حس جیمین نسبت به من 6 (پارت آخر)

جیمین: خب کجا بریم؟ ، ا.ت : نمیدونم ، خب باشه ، بریم کافه

کافه ، بعدشم بریم پیاده روی ، بعدش ببرمت خونه ، ا‌.ت : باشه (با ناراحتی و کیوت مانند 😂😂) جیمین: مس من برم حاضر شم ، وقتی جیمین حاضر شد اومد و رفتین توی ماشین ، تو ناراحت بودی ، خودتم نمیدونستی چرا ، (علامت جیمین+ ، علامت ا‌.ت ×)+بیچاره دوست پسر ایندت ، ×چیییی؟؟؟؟!!! +میگم بیچاره دوست پسر آیندت چی بکشه از دست تو ، ×چرا؟؟؟+برای اینکه همش ناراحتی یه ذره هم نمیخندی ×چرا میخندم ، فقط تو تاحالا ندیدی(با لحن شاکی مانند اینو گفتی) +شرط میبندم امروز بهترین روز زندگیت بشه😏 ×من خیلی روزای بهتر ازینم داشتم ، +خواهیم دید ، به کافه رسیدین و پیاده شدین ، رفتین توو کافه و طبقه بالا و کنار به نیز دونفره کنار منجره نشستین ، داشت بارون میومد، (مثلا فضای عاشقانه ای داشت😂😂😂)+چی دوس داری بخوری؟(با قیافه ی مستی بهت نکاه میکرد ) × چایی ساده +باشه، کارسون اومد و سفارش رو گرفت و بعد سفارشو اورد ، +ا‌.ت؟ × ههههممم ، + خیلی خوشگلی ، ×(با قیافه از خود راضی گفتی) میدونم ، +خیلی هم پرویی ، ×اینم میدونم ، + خیلی هم بامزه ای😂😂 ، ×اصلانم اینطور نیست ، +چرا همینطوره (دوست داشت باهات بحث کنه ، چون وقتی عصبی میشدی خیلی دوست داشتنی تر و خوردنی تر میشدی😂😂) × نخیر من خیلی هم جدیم ، +بحث نکن ، خودتم میدونی حق بامنه ، اخر انقد بحث کردین که گفتی: عاا جیمین بسه دیگه ، خستم کردی، دیگه بریم ، × با خنده) اخرش کم آوردی😂😂 ، × چون نمیخوام باهات بحث کنم چیزی نمیگم وگرنه کلی حرف میزدم و بحث میکردم ، جیمین رفت حساب کنه توعم رفتی بیرون ،اومد پیشت ،

+خب اینجا یه پارک هست ، بریم قدم بزنیم ، ×نه خستم، +بیا بریم دیگه ، بعد دستتو گرفتو بردت اونور خیابون که پارک بود ، دستتو ول کرد و رفتین سمت پارک ، بارو تقریبا بند اومده بود ، وقتی خواستین پیاده روی رو شروع کنید ، جیمین دستشو پیشت آورد و گفت ، دستتو بده بهم ، با قبافه عصباین و شاکی گفتی ، چرا باید اینکارو کنم؟ ، +دستمو بگیر که گم نشی ، ×من بچه نیستم ، ×ا/ت لطفا دستمو بگیر ، آروم دستتو بردی پیش دستشو و دستشو گرفتی و گرمی خاصی و حس کردی ، این گرما بهت آرامش خاصی میداد که تاحالا تجربه نکرده بودی ، این گرما تپش قلبتو تند تر میکرد ، + با لبخند) خب بریم ، بعد باهم رفتین و قدن زدین ، دستت هنوز توو دستش بود ، +میبینی هوا چقد خوبه ا‌‌.ت ، × من ازین هوا خوشم نمیاد، +پس چه هوایی رو دوس داری؟

خب هوای ساحل آفتابی، +خب پس حتما یروز باید بریم ساحل ، × میخوای منو ببری ساحل؟ + اره خب ، یه جا وایستاد و تورو رو به روی خودش نگه داشت و گفت، ا.ت میخوام یچیزی بهت بگم ، همش خجالت میکشید و لبشو گاز میگرفت ، ا.ت من چند وقته بهت علاقه دارم ، تعجب کردی و دهنت باز موند و فقط بهش نگاه میکردی ، ا‌.ت من وقتی بهت نگاه میکنم ، قلبم میلرزه ، وقتی بهت دست میزنم قلبم تند تنر میزنه و لبخندت اذیتم میکنه ، مگه این عشق نیست؟؟ ، ا.ت وقتی پیشم نیستی ، کسل میشم و همش بهت فکر میکنم ، ا‌.ت این حس من نسبت به تو یه چیزی بیشتر از عشقه ، میدونی منظورم اینکه بدون تو زندگی برام سخته ، همنینجوری نگاش میکردی و زبونت بند اومده بود ، میخواستی حرف بزنی ولی نمیتونستی ، جیمین دیکه نمیتونست تحمل کنه بخاطر همین ، لبشو نزدیک لبت کرد و تورو ب.و‌.س.ی.د ، بعدش ازت لبت‌ جدا شد و بهت گفت ، گفتم که امروز بهترین روز زندگیت میشه ، خندیدی و با همون قیافه کیوت و مغرور گفتی، من روز بهتر ازینم داشتم و .....(پارت اخر بود ،و اینکه بگید ، دیگه از کی بزارم؟ جین؟شوگا؟جین؟جیهوپ؟نامجون؟تهیونگ؟جیمین؟جونگ کوک؟ و اینکه بگید ، غمگین باشه؟شاد باشه؟یا هرچی ، چون تازه شروع کردم اینارو نمیدونم ،کمک خواستم ، لطفا بگید عشقید😂😍

به سوالات جواب بدید😂😂

ببخشید ایندفعه کامنت خواستم 😂😂