7 اسلاید صحیح/غلط توسط: Army boy انتشار: 3 سال پیش 526 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
پارت 1 بریم که شروع کنیم 😂😂
پاشدم و کارامو انجام دادم و بعدش سوار ماشین شدم و راه افتادم و به دانشگاه رسیدم و دوستامو دیدم و وارد کلاس شدیم ، زنگ اول متحرک سازی داشتیم ، وارد که شدیم استاد هم اومد و بعدش منتظر شدیم کارامونو بهمون بگه که گفت باید به گروه های ۲ نفره تقسیم بشید ، دوست داشتم با یونا گروه بشم چون اون کارش عین من خوبه و باهم تفاهم داریم و همینطور با اون خیای راحتم...
امیدوار بودم که انتخاب رو به خودمون بسپاره ولی اینطور نشد و گفت من انتخاب میکنم کی با کی گروه بشه و بدجور عصبی بود ( فکتم با شوهرش دعوا کرده بود😂😂) شروع به خوندن گروه ها و اعضا کرد که من اسمم رو شنیدم که گفت هان ا/ت ( هان فامیلی توعه ) با پارک جیمین ، با خودم گفتم پارک جیمین همون بچه ی ساکت و زرنگ کلاس؟؟؟ وای خدا نهههه نمیخوام با اون باشم اون خیلی ساکته ، استاد پروژه هارو به هر گروه تحویل داد و پروژه من و جیمین بدجور سخت بود ، وااااااای خدایا نهههه ، بعد دانشگاه جیمین پیشم اومد تا هماهنگی هارو انجام بدیم ، ( یه لحظه بریم توو کلاس که از زبان جیمین بشنویم) جیمین: وقتی شنیدم قراره با ا/ت هم گروه بشم خیلی خوشحال شدم..
اون دختر خوبیه و با همه مهربونه و خیلی شیطونه و کیوته ، نمیدونم چرا هر وقت میبینمش دست پاچه میشم و قلبم تند تند میزنه ، ( جیمین توو بی تی اسه ولی مثلا فعلا خیلی معروف نبودن ، و اینکه اینجا از ایدلا به شدت متنفر بودی ولی بهشون هیت نمیدادی فقط دوسشون نداشتی😂😂 حالا ادامه داستان عاشقشون میشی ، صبر کن و نمیدونستی جیمین ایدله ، حالا به هر دلیلی ، کاری ندارم... ) جیمین: خنده هاش اذیتم میکنه ، نمیدونم این چیزایی که نسبت بهش دارم چیه ولی ولش ) خب برگردیم به اینکه میخواستین هماهنگی کنید ، جیمین: کجا کارامونو انجام بدیم؟؟ ا/ت : خونه ی من خیلی از شهر دوره ، توو خونه من نمیشه،جیمین: پس بیا خونه من کارامونو انجام بدیم....
اون دختر خوبیه و با همه مهربونه و خیلی شیطونه و کیوته ، نمیدونم چرا هر وقت میبینمش دست پاچه میشم و قلبم تند تند میزنه ، ( جیمین توو بی تی اسه ولی مثلا فعلا خیلی معروف نبودن ، و اینکه اینجا از ایدلا به شدت متنفر بودی ولی بهشون هیت نمیدادی فقط دوسشون نداشتی😂😂 حالا ادامه داستان عاشقشون میشی ، صبر کن و نمیدونستی جیمین ایدله ، حالا به هر دلیلی ، کاری ندارم... ) جیمین: خنده هاش اذیتم میکنه ، نمیدونم این چیزایی که نسبت بهش دارم چیه ولی ولش ) خب برگردیم به اینکه میخواستین هماهنگی کنید ، جیمین: کجا کارامونو انجام بدیم؟؟ ا/ت : خونه ی من خیلی از شهر دوره ، توو خونه من نمیشه،جیمین: پس بیا خونه من کارامونو انجام بدیم....
اون دختر خوبیه و با همه مهربونه و خیلی شیطونه و کیوته ، نمیدونم چرا هر وقت میبینمش دست پاچه میشم و قلبم تند تند میزنه ، ( جیمین توو بی تی اسه ولی مثلا فعلا خیلی معروف نبودن ، و اینکه اینجا از ایدلا به شدت متنفر بودی ولی بهشون هیت نمیدادی فقط دوسشون نداشتی😂😂 حالا ادامه داستان عاشقشون میشی ، صبر کن و نمیدونستی جیمین ایدله ، حالا به هر دلیلی ، کاری ندارم... ) جیمین: خنده هاش اذیتم میکنه ، نمیدونم این چیزایی که نسبت بهش دارم چیه ولی ولش ) خب برگردیم به اینکه میخواستین هماهنگی کنید ، جیمین: کجا کارامونو انجام بدیم؟؟ ا/ت : خونه ی من خیلی از شهر دوره ، توو خونه من نمیشه،جیمین: پس بیا خونه من کارامونو انجام بدیم....
ا/ت : باشه ، اوکیه ، جیمین : من ۶ تا هم خونه ای دارم ، تو مشکلی نداری؟ ا/ت با تعجب: ۶ تاااا؟؟؟؟؟!!!! جیمین : گفت اره خب ، مشکلی هست؟؟ ا/ت : نه مشکلی نیست ، خوبه جیمین لبخندی زد و خدافظی کرد ، توهم ماشینو روشن کردی و به طرف خونه راه افتادی ، تو این یه ماه مجبور بودی پیش یونا بمونی جون نمیتونستی بخاطر پروژه بری خونه ، ولی امروز رفتی خونه تا وسایلتو جمع کنی ، ( بریم پیش یونا که تورو جیمین رو باهم دید(منحرف نشید یه لحظه😂😂) (نکته یونا میدونه جیمین عضو بی تی اس هست ولی بهت نگفته به بقیه بجه های دانشگاه هم سپرده تا به تو چیزی نگن ) سریع یعد اینکه تو با ماشینت رفتی رفت میش جیمین و یونا: باید باهات صحبت کنم جیمین: آ....آخه... یونا: بهونه نیار خیلی مهمه در مورد ا/ت هست ، جیمین وقتی اینو شنید سریع گفت بریم کافه بغلی صحبت کنیم....
رفتن اونجا و یونا به جیمین گفت یونا: جیمین ا/ت نمیدونه تو ایدل هستی ، منم جیزی بهش نگفتم ، اون از ایدل ها تنفر خاصی داره ، نمیدونم چرا ولی میدونم شدت این تنفر زیاده ، لطفا بهش نگو ایدل هستی و به هم خونه هات هم اینو پسپار ، جیمین با تعجب و ناراحتی : پس بهش چی بگم؟؟؟ یونا : بگو با دوستات فقط تو اون شرکت به عنوان کارمند کار میکنید ، چه میدونم ، بگو ویدیو های تبلیغاتی میسازید ، یه چیزی سرهم کن و بهش بگو ولی فقط نگو که ایدل هستی چون اینجوری هم نمره ی خودش بر باد میره هم نمره تو ، جیمین گفت باشه فهمیدم و بعد از هم جدا شدنو به سمت خونشون رفتن ، از زبان جیمین: وقتی از یونا شنیدم ا/ت از ایدلا متنفره صدای شکستن قلبمو شنیدم ، خیلی شکسته شدم ، نمیدونم چرا... ، پارت بعدی ادامه
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
واووو عالیییهههههه😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍