سلام دوستان این پارت دوم کت نوآر و من هست با نظرات خوبتون راه نماییم کنید
وارد کلاس که شدیم آدرین به طرفمان آمد و گفت:سلام آلیا سلام مرینت. آلیا:سلام آدرین چطوری. من هم با دست پاچگی گفتم:سلام خادرین،یع...یعنی آدرین.لبخند کوچکی زدم و با خودم گفتم:هیچ وقت نمی شود.آلیا مرا نگاه کرد،سری تکان داد و رو به آدرین گفت:راستی میدونی لیدی باگ نگهبان جدید شده؟ آدرین:وای،چه جالب! ناگهان لایلااز در داخل شد و گفت:سلام بچه ها،آلیا می دونستی اولین نفری که لیدی باگ قضیه ی نگهبان شدنش اولین نفر به من گفت چون من و اون خیلی با هم صمیمی ایم. آلیا:اوه واقعا خیلی عالیه لایلا! تنها چیزی که آن موقع به زهنم رسید این بود:از آلیا متنفرم.لبخندی موزیانه زدم و گفتم:حتی قبل از کت نوآر؟ لایلا نگاهی به من انداخت:نیازی نبود برای کت نوآر بگه چون خودش اونجا بود.از عصبانیت دندان هایم را به هم فشردم.
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (5)