سلام سلام،اومدم با پارت ۸ . راستی اینقدر ایده هاتون خوب بود که کلا یادم رفت چه بلایی سر کارکتر ها میخواستم بیارم،ولی از الان بگم اگه دنبال یه داستان پر از عشق و عاشقی میگردین،داستان من خیلی براتون مناسب نیست?
مرینت... دیگه به بیمارستان رسیدم و به سمت اتاق ادرین رفتم ، همینطور که داشتم میرفتم یه هو دیدم پرستار جلو در اتاق داره با ناتالی حرف میزنه . جلوتر رفتم که دیدم پرستار داره به ناتالی میگه حال ادرین خیلی بده و نمیشه که یه هو این شکلی شده باشه و از ناتالی میخواست که بهش بگه ادرین از کی اینطوری شده و چرا این قدر طول کشیده که بیارنش بیمارستان ،ناتالی هم دستپاچه شده بود . جلو رفتم و گفتم که من پیش ادرین بودم و فکر کردم خوابه ولی غش کرده بود و ما به محض اینکه فهمیدیم آورديمش ...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
چرا بعدی بعدی رو نمی زاری ۶ روز شود لطفن بعدی رو بزار
گذاشتم منتظر تایید تست چیم ، ممنون که منتظری???
عالی بود نه زیاد رمانتیک نه زیاد اکشن میان روی بهترین کاره ????بعدی رو زود بزار
سعی میکنم زود بذارم
ایده هاتو دوست دارم بعدی رو زود بزار???
سعی میکنم زود بذارم???