سلام دوستان واقعا واقعا معذرت میخوام به علت این مدت طولانی ولی خب سعی میکنم که زود تر بنویسم ?
اون شب بعد از اینکه آدرین من رو رسوند خونه خیلی ناراخت بودم راستش نمیخواستم که اون کارو با آدرین بکنم ولی خب دسته خودم نبود توی این مدت به همه چیز فکر کردم حتی بخشیدن آدرین ولی نمیدونم چه طور..از زبان آدرین پلگ به نظرت مرینت من رو میبخشه..نمیدونم ? درضمن دیگه سکوت کن میخوام پنیر بخورم و ازش لذت ببرم.. اهه? وای پگ از دست تو کاش یکم جدی میگرفتی.. صبح از زبان مرینت خیلی کسل بودم و با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم دست و صورتم رو شستم کیفم رو برداشتم و رفتم به سمت دانشگاه .. امروز دانشگاه خیلی خسته کننده بود و خیلی دیر تمام شد ولی بالاخره تمام شد بعد از دانشگاه اَنجِل(صمیمی ترین دوست دانشگاهی مرینت) اومد پیشم و گفت مرینت ما میخواهیم بریم کتابخونه بعد هم بریم موزه تو هم با ما بیا.. انجل امروز نمیتونم یه روز دیگه .اه مرینت بیا دیگه تازه با هم طراحی هم میکنیم..
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
سلام دوستان من نویسنده هستم خواستم بگم که پروفایل جدید ساختم و اگه میخواهید ادامه داستان رو بخونید بزنید معجزه آسا عصر جدید ۱۳ البته فکر کنم که خودش زوی صفحه بیاد چون که الان منتشر شده لطفا بخونیدش پ
واقعا خیلی عالی نوشتی آفرین خیلی لذت بردم ولی پارت ۱۳ کی میزاری میشه بگین ممنون🌷🌹
پارت ۱۳ بنویس لطفا
۱ سال شد پارت بعدو نزاشتی
فکر کنم....
الفاتحه برای شادی مرحوم اجماعتن صلوات
برای شادی روح نویسنده
الووووووووووووووو
کجاییییییییییی
میام میزنمت
برو پارت بعد
خیلی مسخره ای این همه وقت منتظر داستانم
عاشقانش نکن حالا وقت اینه که دعواشون را بیشتر کنی لطفاً لطفاً
سلام آقا آقا آقای آقا آقا آقا ترو خداااااااااااااااااااااا تروخداااااااااااااا اشتیشون نده حداقل تا 3 تا 4 پارت دیگه لطفاً التماس میکنم این کارو نکن گند نزن تو همه چی داستان عاشقانه به اندازه کافی عست
اخریشه بابا ۱ماه شد
پارت ۱۳ بزار
سلام خیلی وقته گزاشتم الان میخوام ۱۴ رو بزارم