خب دوستان اینم از پارت 6 امیدوارم لذت ببرید فقط یک نکته دوستان ببخشید که دیر شد
از زبان لیدی باگ : بعد اینکه معجزهگر میمون دادیم به فیلیکس رفتیم به برج ایفل چون به همه گفته بودم که اونجا بیان تا توضیح بدیم که چه اتفاقی افتاد و نقشه بکشیم وقتی رسیدیم همه اونجا بودن الیا گفت چه اتفاقی افتاد لیدی باگ بعد همه شروع کردن به سوال پرسیدن که از زبان فیلیکس : هیچکس حواسش به من نیست . از فرصت استفاده کردم رفتم پشته یه دیواری از زبان آدرین : لیدی باگ همین جوری داشت توضیح می داد که چه اتفاقی افتاد وقتی همه فهمیدن می خواستم شروع کنم به نقشه کشیدن که .لیدی باگ: یه چیز اینجا درست نیست کت نوار: مگه چی شده. لیدی باگ : یکیمون کم . به همه نگاه کردم دیدم یکی نیست فیلیکس کجاست یهو سروکله هاکماث و مایورا و اون شخص (منظور هوانگ ) پیداش شد لیدی باگ: لعنتی چطوری پیدامون کردین هاکماث شروع کرد به خندیدن گفت فکر کنم یکی مارو دعوت کرده لیدی باگ : چی به کت نوار نگاه کردم گفتم منظورش کیه بعد فیلیکس از پشت دیوار آمد بیرون گفت من اونار دعوت کردم کت نوار : چی فیلیکس چه غلطی کردی فیلیکس : چیه دوست دارم تو تیمه برنده باشم فکر کردین عوض شدم کت نوار : بعد از این ماجرا ازت کیسه بکس می سازم . هاکماث : خیلی خوب امروز واقعا روز شانس منه وقته نمایش. فیلیکس رفت بینشون وایساد کت نوار: شرمنده لیدی باگ فکر کردم واقعا فیلیکس عوض شده لیدی باگ : واقع از دسته تو عالی شد ۴ شرور . کت نوار : خب ماهم 6 نفریم یهو به همون حمله کردند
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالییی بود حرف نداشت بعدی را زود بزار
مرسی 🙏🙏🙏🙏❤️
عععاااللیی بود بعدی کی میرسه
اگه تونستی ب تستای من هم سر بزن
ممنون
قسمت بعدی داستانتو کی میزاری
عالیییییییییییییییی پارت بعد رو زود بزار
ممنون در نهایت فردا 🥰