این پارت فک کنم یکم کم شد ببخشید دیکه 💛👑
میخواست کل مسیری که با اتوبوس اومده رو پیاده طی کنه شاید سرحال اومد راهشو گرفت و به سمت خونه رف ولی زنگ تلفنش اونو یه خودش آورد کاتارا بود
_چیشده
اعع سلام بلد نیستی تهیونگا
_کاتارا بت گفتم خوشم نمیاد اینجوری صدام بزنی
واسه چی ؟خوشمله که
_از نظر من نیس
...درواقع تهیونگا گفتنا ی کاتارا واسش نوعی شکنجه بود تهیونگا تیکه کلام جینا بود و کاتارا از اون واسه دق دادن تهیونک استفاده میکرد
.... _حالا واهس چی زنگ زدی چکار داشتی
منم زنگ زدم اینو از تو بپرسم تو به سوکجین گفته بودی با من قرار داری؟
_من؟خب اره حوصله نداشتم گفتم ی بهونه بتراشم
اها اما تکلیف منی که دلم واست تنگ شده چیه
_نمدونم دلتنگی فک میکنم
اه اذیت نکن دیگه بیا پیشم میخوام ببینمت
_دورم ازت
بگو کجایی خودم میام
_اه خب بیا جلو ی بستنی فروشیه روی پل سارتر
باشه
تهیونگ قدم زنان به سمت اون بستنی فروشی رفت
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالی عالی عالی خیلی خوب
عاااالی
پارت بعد لطفا❤
چ بگویم؟😐💔...
براچی 😂😂؟