سلام همونطوری که قول دادم خلبان خوشگل پارت سه لطفا تست هام رو معرفی کنید اگر این تست 7 نظر نخوره ادامه نمیدم تستچی عزیز لطفا منتشر کن
آدرین:نه عزیزم تو فکر بودم که چجوری میشه مسابقه آدرینا :داداشی گلم خیلی فکر نکن خوب پیش میره آدرین :باشه آبجی گلم
نینو :هی هی من الان نقش شلغم رو بازی میکنم انگار نه انگار منم اینجا هستم (توت فرنگی شیطون :من نمیدونم با شلغم چیکار دارید دوستمه ناراحت میشه /وای دلخور کی بودی تو ها /یعنی دلخور بودن به من نیومده/نه/ -____-)
آدرین :خخخخخخ باشه نینو این چه حرفیه شلغم چیه میگی(مثلا خندید) آدرین :رسیدیم رفتیم تو هواپیما و تو ردیف 1 نشستیم چون ما پولدار بودیم مامانم بلیط گرفته بود ما به دری که خلبان هست نزدیک بودیم
بعد هم یکی از پیش خدمته چیه از اونا اومد چشمای عسلی و موهای قهوه ای مایل به نارنجی داشت(چیه نمیدونم چیه اسمشون) و رفت تو اتاقکی که خلبان هواپیما رو کنترل میکرد و اون دختر داد زد مرینتتتتتتت تو رو میکشم
مرینت:آه آلیا تروخدا باز شروع نکن به حد کافی استرس دارم آلیا:واقعا فکر نمیکردم خلبان هم استرس داشته باشه مرینت :عه آلیا مگه من آدم نیستم که استرس نداشته باشم حالا برو به همه بگو کمر بند ها رو بردارن کسایی که حالشون بد میشه به اونا کیسه بده و بگو هیچکس از جاش تکون نخوره که هواپیما داره حرکت میکنه
نینو:آدرین اون دختر مو قهوه ای که رفت تو اونجا خیلی خوشگل بودا آدرینا :نینو وووووو یعنی من بدگلم نینو:آدرین اون دختر مو قهوه ای که رفت تو اونجا خیلی خوشگل بودا آدرینا :نینو وووووو یعنی من بدگلم نینو:آره🙄🙄🙄🙄 آدرینا :آدرینننننند ببین چی میگه این ها آدرین :د بس کنید عین بچه های پنج ساله با هم دعوا میکنید عه خلبان(مرینت) :مسافرین محترم هواپیما درحال پرواز است لطفا در جاهای خود بمانید و دعوا نکنید ردیف اول لطفا دعوایتان رو به خانه بگذارید آدرین :دیدید آبرومون رو بردید نینو:اما آدر آدرین :حرفشو قطع کردم زهر مار د یه دقیقه خفه خون بگیرید دیگهههههه نینو و آدرینا باهم :چشم داداش- چشم رفیق آدرین :آفرین که یه لحظه هواپیما رفت اون طرف بعد اینطرف خلبان(مرینت ) :مسافرین محترم لطفا ترس خود را حفظ نمایید هواپیما باله سمت راستش شکسته پس لطفا آرام باشید آدرینا :واااااااااااااااااااااااااااااااااااای خدای من من آرزو دارم داریم میمیریم خداااااااااااا نینو:تازه می خواستم به اون خدمتکار هواپیما بگم دوستش دارم و ازدواج کنیم آدرین:بسه انگار که هواپیما ندید عه که یه لحظه در باز شد و گفت خلبان یدکی بیا یه نفر رفت و اون خلبانی که از در صداش اومد اومد بیرون همه ی پسرا مخصوصا من به اون خیره بودیم که دیگه نوموگم دستم شیکست بای لاوام
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوب بود\( ̄︶ ̄*\))❤
چشم گلم حتما ممنون که نظر می دید
عالی بود بعدی رو سریع تر بنویس
چشم حتما میدم 🤗 🤗
آخ جون اومد من برم بخونم در واقع من خودم تا دیدمش بدون اینکه برسی کنم منتشرش کردم من ناظرم دوست عزیز 💗💗