این ادامه ی فصل سه هست
فردا از زبان مرینت تا صبح نخوابیدم تو فکر استاد فو آدرین کت نوار لوکا بودم من الان صاحب معجزه گر ها هستم تیکی گفت مرینت بیا اینجارو ببین منم رفتم دیدم باورم نمیشد تک تک معجزه گر های جعبه تغییر کرده بودند حتا رنگ جعبه ی معجزه گر رنگ جعبه شده بود صورتی قرمز تو ش معجزه گر رنگین کمان جای معجزه آسای زنمعجزه آسای آب جای مار (وحالا بعدا براتون میگم) از زبان حاکماث حالا بلاخره درست شد معجزه آسای تابوس ناتالی داشت تبلت استاد فو رو می آورد که تبلت از دستش افتاد و شکست خیلی اعصبانی شدم
هر کاری کردم تبلت درست نشد دیگه واقعا اعصبانی بودم فقد معجزه آسای تابوس درست شده بود
از زبان آدرین
من میخواستم برم مدرسه تو راه بودم و رسیدم مدرسه یهو دیدم لوکا اومده مدرسه ی ما ثبت نام کرده داشتم میرفتم سر کلاس که یهو لایلا اومد جلوم و گفت
سلام آدرین خوبی میشه بهم بگی این پسره کیه که اومده مدرسه ی ما گفتم اون لوکا هست اون گفت باشه عزیزم سر کلاس میبینمت
و رفت مرینت داشت میمد به مرینت سلام کردم و اونم گفت دلام ام یعنی شلام یعنی س ل ام گفت سر کلاس میبینمت و بدو بدو رفت پشت آلیا قایم شد
از زبان مرینت
بازم گند زدم دستم خودم نبود که یهو دیدم آلیا داره میگه دختر از دختر به مرینت مرینت گفتم سلام آلیا اونم گفت سلام مرینت بازم گند زدی ما به یه نقشه ی خوب نیاز داریم بعد مدرسه باهم رفتیم سر کلاس اول کلاس خانم مندلیف بود خانم مندلیف اومد سر کلاس و گفت خب بچه ها بدویید صفحه ۱۴۶ کتاب شیمی رو باز کنید داشتم به جعبه معجزه گر ها و آدرین فکر میکردم که یو
خب دوستان امید وارم خوشتون اومده باشه ببخشید کوتاه بود ادامه رو مینویسم با یه نظر خیلی ممنونم که خوندید
خدا یا امیدوارم تستچی ی عزیز قبول کرده باشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تا25برو لطفا😭😭😭
حتما مرسی بابت نظرت❤❤❤❤🎀🎀🎀💜💜💜💜
ادامه بده
اره ادامه بده چون که عالی مینویسی,💖💖💖💖💖💖
لطفاً بعدی رو هم زودتر بزار دیگه 🙁🙁🙁 خیلی هم کم نوشتی بیشتر بنویس ممنونم و لطفا تست های من رو هم بخونید روی اسمم بزنید میاد بالا 🌸🌺❤️🌸🌺❤️🌸 و لطفا نظر هم بدید ممنونم❤️❤️✨🌸🤩🤩🤩😍🌺❤️🌹🌸🌸🌹❤️🎀😍🌺❤️🌹🌺❤️🌺🌺❤️
عالییییییییییییییییییییییییییی بود 💐🌸💮🌺
فقط هرکس میتونه به تست من هم سری بزنند
و نظر هم بدید
بزن روی عکسم تا تستم بیاد
تشکر 🌺💮🌸💐
ادامه بده
عالی بود آفرین ادامه بده
بچه ها لطفا نظر بدین ادامه بدم یا نه😭😭😭😭😭😭