Black love in miraculous 9

(اول بالارو بخونیااا😉)از زبان🍪 مرینتتتتتتت بیدارررر شوووو🐞هممم ولم کن میخوام بخوابم 🍪مدرستتتتت🐞واییی خدا مدرسه با دووو رفتم پایین تند تند صبحونه خوردم و رفتم ولی خیلی خوابم میومد چون دیشب با کت تا ساعت دو داشتیم بازی میکردیم😍 رسیدم مدرسه........................................(بعد مدرسه) 🐞رفتم خونه سلام مامان بزرگ مامان بزرگ مرینت:سلام دخترم بیا ناهار 🐞ممنون من سیرم و خیلی خوابم میاد لطفا بیدارم نکنید مامان بزرگ مرینت: باشه دخترم🐞رفتم تو اتاقم تو اینه خودمو نگاه کردم عین زامبی ها شده بودم😂افتادم رو تختم و خوابیدم

(میریم به ده ساعت بعد چون تو این مدت مرینت خانوم که خواب بود ادرینم به اون شو مدلینگه بودااا که مامان بابای مرینت میخواستن براش شیرینی درست کنن رفته بود اونجا)ساعت ۱۰ شب از زبان🐾:افتادم رو تخت و گفتم اههه عجب شو مدلینگ خسته کننده ای بود✴ولی الان باید بری پیش مرینت خانومتااا 🐾واییی اره راست میگی از رو تخت بلند شدم و اماده شدم که برم پیش مری😍پلگ؟✴بفرما بله🐾میگم مرینت امروز سر کلاس خیلی خوابالو بودا✴بله دیگه دیشب جنابعالی تا ساعت ۲ گرفتارش کرده بودی به اون بیچاره هم رحم کن ادرین🐾اره دیگه نباید انقدر زیاد پیشش باشم ولی خب خیلی حال میده با مرینت😂😂✴جان؟🐾هیچی هیچی ول کن بیا بریم

🐾تبدیل شدمو رفتم خونه مرینت صدایی نمی اومد یواش در بالکنشو باز کردم واییی خدا خواب بود چقدرم که ناز خوابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم میدونستم که اگه برمم ناراحت میشه بالا رو نگاه کردم دیدم یه فضای خوبی وجود داره پس یهو یه فکری به سرم زد در بالکنشو بستم و رفتم پایین تبدیل شدم به ادرین و رفتم تو گل فروشی و ۲۰تا شاخه گل رز قرمز گرفتم و دیدم یه فانوس به شکل قلب هم داره اونم برداشتم و رفتم بعدش تو یه فست فودی و گفتم

🐾گفتم دوتا پیتزا مخصوص میخواستم گفتند باشه بعدش رفتم یه ده تایی شمع خریدم و رفتم همون جا که فضای خوبی داشت(بزارید دقیق تر فضا رو توصیف کنم خب همون قسمت که کت به لیدی باگ ح.س..ش.و گفت دید؟ یه همون جور فضایی هست)دوتا از گلا رو پر پر کردم و ریختمشون رو زمین به صورت نامنظم بعدش دور تا دورشو شمع چیدم شمع هارو روشن کردم پایین رو که نگاه کردم

🐾پایین رو که نگاه کردم یه کوچه بود که به خونه مرینت این هم نزدیک بود فانوس و گلا رو برداشتم و پریدم پایین و از اون گلا یه دونشو گذاشتم تو جییم که بدم به مرینت بعد با باقی مونده اون هم از همون جا به فاصله تقریبا یک متر یک متر گل گذاشتم تا رسیدم دم در خونه مرینت اینا خداراشکر خیابونا خلوت بود چون ساعت تقریبا ده و نیم شب بود رفتم بالا دیدم مرینت بیدار شده و داره میره لباسشو عوض کنه واییی🙈(😂😂😂)

🐞بیدار که شدم ساعت ده نیم شب بود زود تند سریع بلند شدم رفتم لباسمو عوض کنم وای وای خیلییی گشنمه ولی نه الان کت میاد باید اماده باشم یه بلوز سفید پوشیدم و یه کُت قرمز هم پوشیدم و دکمه شو بستم این بار موهامم شونه کردم و این دفعه گیسشون نکردم باز گذاشتم یه ارایش خوشگل ر.و.م.ا.ن.ت.ی.ک هم کردم یه دونه ادامس هم خوردم و نشستم تاااا کت بیاد

‍ 🐾چشمامو باز کردم دیدم داره موهاشو درست میکنه گذاشتم کامل اماده بشه........ دیدم کامل اماده شده بود(بچه ها این اسلاید و اسلاید قبل مرینت کتو نمیدید ولی کت مرینتو میدید) رفتم پایین فانوسو روشن کردم و دادمش بالا🐞تو اتاقم نشسته بودم که دیدم یه فانوس به شکل قلب خیلییی خوشگل اومد بالا رفتم سمت پنجره ، پنجره رو باز کردم یهو دیدم یه عالمه گل به صورت یک متر یک متر چیده شده گفتم ای پیشی شیطونرفتم طبقه پایین مامان بزرگم رو دیدم که داره فیلم میبینه خیلی اروم از در زدم بیرون رو رفتم گلا رو برداشتم همین جور رفتم و رفتم رسیدم به یه کوچه گلا تموم شده ولی خبری از کت نبود یهو دیدم🐾مرینت اومد تو کوچه من قایم شده بودم دیدم رسید به جایی که گلا تمومه رفتم کمرشو گرفتم و بردمش بالا اولش ترسید ولی بعدش که دید کی هستم اروم شد رسیدیم بالا🐞یهو دیدم یه نفر کمرمو گرفت و رفتیم بالا دیدم اون کته رفتیم بالای پشت بوم

یهو دیدم یه فضای خیلییی قشنگ جلو روم هست گفتم واییی خدایییی من کت اینجا خیلی خیلی خیلی قشنگهههه🐾 تقدیم به تو بلوبری(وایساد جلوش و گلو بهش داد) 🐞مرسی کت 🐾خوشت اومده؟🐞اره عالیه سلیقتم خوبه ها رفتم جلو و ب.غ.ل.ش کردم و گفتم از وقتی تو اومدی تو زندگیم، زندگیمو زیرو رو کردی ازت ممنونم 🐾براش خندیدم و گفتم بیا شام بخوریم سرد میشه🐞رفتیم نشستیم دیدم دوتا پیتزا مخصوص هست تند تند شروع کردم به خوردن🐾دیدم مرینت داره تند تند غذا میخوره گفتم مرینت انگار خیلی گشنته هااا🐞اره ناهار نخوردم از مدرسه که اومدم خوابیدم تا نیم ساعت پیش😂😂🐾خندیدم شاممون تموم شد نشسته بودم و به دیوار تکیه دادم دیدم 🐞کت به دیوار تکیه داد منم رفتم سرمو گذاشتم رو شونش🐾دیدم مرینت سرشو گذاشت رو شونم منم سرمو گذاشتم رو سرش 🐞کت؟🐾بله🐞ماهو نگاه کن کامله چقدر قشنگه🐾اره مثل توعه💕 🐞مرسی که هستی

🐞یه نیم ساعتی اون جا بودیم بعدش کت گفت بریم دیگه خونه شما گفتم باشه و رفتیم رسیدیم تو اتاقم رفتم یه گلدون اوردم و گلا رو گذاشتم توش بعدش به کت گفتم میای پاسور؟🐾اره بیا🐞حکم دو نفره بلدی؟🐾اره (قابل توجه اونا که نمیدونند حکم دو نفره چیه ؟ پاسور ۵۲ تا کارت هست و حکم دونفره هم یه شاخه از بازی های اون هست)🐾با مرینت داشتیم بازی میکردیم واییی همشو اون برد گفتم من دیگه خسته شدم و اخم کردم🐞پیشی جون انگار اینجا شانس باهات نیستا😂🐾اره 🐞دیدم ناامید شد تو دلم گفتم یکم شل بگیرم تا اونم ببره پس گفتم امیدتو از دست نده بیا یه دست دیگه🐾باشه...... بازی تموم شد گفتم هوراااا من بردم بالاخره بعد از مدت ها یه دست بردم🐞اره ولی نمیتونی به من برسی😌😌🐾عه؟🐞ارههه🐾اینجوری اره نمیتونم بهت برسم ولیی یهو افتادم روشو قلقلکش دادم🐞کت افتاد رومو قلقلکم داد 😂😂😂😂😂😂😂واییی کت بس کن مردم از خنده🐾دیدم دیگه نزدیکه دلش درد بگیره پس ولش کردم 🐞واااای دلمم🐾مرینت ساعت چنده؟🐞دوازدهو نیم🐾عه خب من دیگه برم رفتم سمت بالکن مرینتم دنبالم اومد🐞بای بای🐾بای🐞وایسا یه دقیقه🐾چی شده؟🐞رفتم جلو و گونشو ب.و.س.ی.د.م و گفتم حالا برو برام خندید و رفت

پایان لایک یادتون نره فالو مساوی با فالو کامنت یادتون نره و کلا خودتون میدونید هر چی که نیازه برای حمایت از من انجام بدید😂 ناظر عزیز لطفا منتشرش کن ممنون🌷🌷🌷