عشق اجاره ای 2 💜

استفانی رو همون اول داستان یکم معرفی کردم. اون مثل من (لیا) یه بچه ی عادی از یه خانواده ی عادیه و چیز خاص دیگه ای درموردش نیست.

ادوارد : ادوارد همونطور که گفتم اون یه آدم مغرور و خود شیفتس که همه اونو پسر محبوب دانشگاه میدونن. اون پسر رئیس شرکت HB هه که خیلی شرکت معروفیه.

الکس : الکس یه پسر متظاهره که مظلوم نمایی میکنه در حالی که خیلی با سیاست و مغروره. اون از وقتی اومده مثل ادوارد یکی از پسرای جذاب و محبوب دانشگاه شده. اون پسر رئیس شرکت IBM هه که یکم از شرکت HB پایین تره ولی درآمد بالایی داره و خیلی معروفه.

اریک : اریک هم مثل من و استفانی یه پسر معمولی با یه خانواده معمولیه ولی با این حال خانواده ی مغروری داره که البته خودشم هیچوقت غرورشو زیر پا نمیزاره.

و در آخر من (لیا) : من مثل اریک همیشه غرورمو حفظ میکنم و یه دنده ام ولی با این حال خیلی دختر مظلومی هستم. من کمربند مشکی تکواندو دارم و میتونم به راحتی از خودم مراقبت کنم. من زیبا ترین دختر دانشگاهم و یه سری همه ی پسرا دنبالم بودن ولی من همشونو رد کردم. خلاصه که یه دختر خفنم که هیچوقت جلوی کسی کم نمیارم. چه دختر ، چه پسر.

منتظر پارت بعد بمونین 💜 لایک و فالو یادتون نره و اینکه حتما ایده هاتون رو برای پارت بعد بدین 💜💜 در مورد اریک هم یک توضیح دیگه میدم که یوقت اشتباه نشه راستش یه نفر که رمز اکانت من رو داشته با اسم من توی کامنت ها نوشت که در اصل اسم پسره ، جیمیه ولی در اصل اسمش اریکه و توی پارت قبل اشتباه شده بود بازم معذرت میخوام بخاطر این اشتباه منتظر پارت بعد بمونین💜 و اینکه دوستم هم فالو کنین به اسم "زن عمو" اکانت داره میدونم اسمش چرته ولی من نمیتونم کاری کنم😂🙂💜 به هرحال لایک و فالو یادتون نره لاوام 🙂💜💜