10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Nika انتشار: 3 سال پیش 1,118 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام این پارت هشت هست لایک بالای ۱۵ تا بعدیو میذارم
🐾داشتم میرفتم سراغ انتقام گیرنده که مرینت دممو گرفت🐞کت نوار🐾بله؟🐞بهت گفته بودم که باید بهم وقت بدی که درمورد ر.ا.ب.ط.ه باهات فک کنم خب من الان به نتیجه رسیدم🐾قلبم داشت میومد تو دهنم با صدای لرزیده گفتم چی شد؟🐞 میخوام تو ر.ا.ب.ط.ه باهات استوار باشم پات وایسم چون ارزششو داری من تورو تو اون سه تعریفی که از ع.ش.ق داشتی امتحانت کردم تو همشو داشتی و به نظر منم معنی ع.ش.ق همونه که گفتی🐾قند تو دلم اب شد براش خندیدم و با دستم یه ب.و.س براش فرستادم و گفتم همین جا باش من این شروره رو شکست بدم میام دنبالت🐞اوکی
🐾رفتم سراغ انتقام گیرنده و جلو روش سبز شدم گفت مرینتو کجا بردییییی😠🐾آآآآ....وایسا فک کنم یادم نمیاددد😂از زبون نویسنده:انتقام گیرنده عصبانی شد و به سمت کت نوار حمله کرد که یهو لیدی باگ اومد🐞سلام پیشی🐾هیچ معلوم هست تو کجایی مرینت جونش تو خطر بود🐞ببخشید دیر متوجه شدم خب🐾رومو کردم اونور و به انتقام گیرنده که بالای برج ممپارناس بود حمله کردم و به لیدی باگ گفتم از لاکی چارمت استفاده کن من وقت ندارم🐞لاکیییی چارمممم چی وای خدایا یه جغجغه بچه خیلی خب اهااا فهمیدم چیکار کنم کت بیا🐾لیدی باگ تو گوشم نقشه رو بهم گفت 🐞رفتم جلوش و صدای جغجغه رو در اوردم صداش خیلی تیز بود انتقام گیرنده اومد سمتم که ازم بگیرش کت هم از فرصت استفاده کرد و کاتاکلیزمشو زد به کش موهاش اکوما اومد بیرون گرفتمش و میراکلسسس لیدیییی باگگگ 🐾🐞(با هم گفتن)بزن قدش
🐞عین جت رفتم تو فاضلاب دیدم که🐾رفتم تو فاضلاب دنبال مرینت دیدم نیس هاچ واچ اینور اونو رو نگاه میکردم دیدم از اون پشت اومد بیرون رفتم سمتش گفتم کجا رفته بودی نگرانت شدم🐞اممم.. ببخشید نمیخواستم نگرانت کنم 🐾اشکال نداره بیا بریم خونه🐞باشه کت منو رسوند خونه و رفتم دستامو گذاشتم زیر چونم و همین جوری به اسمون نگاه کردم🍪مرینت خوبی؟🐞اره دارم فک میکنم که چرا از اولش من پسر به این ماهی به این خوشتیپی به این شیرینی رو ندیدمش چرا اولش توجه من به اون جلب نشد؟همین جوری داشتم فک میکردم که مامان بزرگم صدام زد منم رفتم پایین
(بچه ها تو این مدت اتفاق خاصی نمی افته میریم به شب نزدیک به اومدن کت نوار)🐞تقریبا نزدیکای اومدن کت بود رفتم یه تی شرت صورتی کم رنگ پوشیدم یه استین بلند قرمزم پوشیدم روش ولی دکمه هاشو نبستم یه شلوار قهوه ای کمرنگ هم پوشیدم یه رژ لب قرمز هم زدم میخواستم موهامو گیس کنم که🐾اماده شدم که برم خونه مرینت از پنجره اتاقش رفتم تو داشت موهاشو میبست ولی کامل نبسته بود🐞سلام پیشی🐾سلام مثل اینکه این بار هول شدم زود اومدم کاراتو نکردی 😂🐞نه اشکال نداره😂
🐞کت رفت نشست رو کاناپه یه فکری به سرم زد دوتا کش مو و یه شونه برداشتم و رفتم نشستم پایین پاش دستاشو اوردم جلو کش موها و شونه رو گذاشتم تو دستش پشمتو کردم بهش و گفتم بسم الله(کت با قیافه تعجب کرده داشت نگاه به مرینت میکرد)🐾چی؟🐞سرمو بردم بالا گفتم باید موهامو گیس کنی🐾چییی من تا حالا موهای یه دخترو گیس نکردم 🐞خب الان باید بکنی😂😂( چون ادرین مدلینگه یه مقدار کارای گریمو بلده)🐾باشه اوکی
🐾داشتم موهای مرینتو گیس میکردم خیلی حس خوبی داشت گفتم مرینت کارم تموم شد🐞رفتم تو اینه نگاه به خودم کردم گفتم کیتی خوب بلدیا😏😏😏قیافه کت:😅😅😅 🐞جدی گفتم از منم بهتر گیس کردی😂🐾خب به خاطر شغلم هست🐞شغلت چیه؟............اها........اها فهمیدم نباید راجع به این چیزات سوال بپرسم خب خب مرینت خانوم اروم باش ارومممممم حس فوضولیت گل نکنه ارومم(😂)قیافه🐾:😐 🐾مرینت؟🐞جونم؟🐾باخودت حرف میزنی؟😂😂(وقتی کت این گفت زد زیر خنده)🐞چییییییی از زبان نویسنده: کت همین جوری داشت میخندید و مرینتم تو ذهنش به خودش میگفت: وای خدا گند زدم الان حتما با خودش میگه دیوونم😫 🐞اره بعضی موقع ها،عوارض مجردیه دیگه 🐾چه ربطی داره؟😂خب تنهام با خودم حرف میزنم 🐾تو ذهنش:خندم خیلی خیلی شدید تر شد😂😂😂😂🐞تو ذهنش:دیدم از شدت خنده غش کرد😓😓اومدم ابروشو بردارم زدم چشمشم کور کردم😯😯(بچه ها این یه ضرب المثله هااا معنیشم کنایه ای هست)🐞الان حتمابا خودش میگه علاوه بر دیوونه بودن گنا هم هستم😶 🐾خندیدن رو تموم کردم شدم مثله یه اقا😆و گفتم منم بعضی مواقع اینجوری میشم 🐞تو خودتم با خودت حرف میزنی اونوقت به من میخندیدی؟😠🐾اره اخه ندیده بودم این کار چقدر مسخرس😂 قیافه🐞:😁 🐾دیدم مامان برزگ مرینت صداش زد🐞مامان بزرگم صدام زد گفتم بله به کت گفتم یه لحظه صبر کن الان میام و رفتم پایین
مامان بزرگ مرینت: مرینت احساس میکنم خیلی تنهایی میخوام با یه نفر که خودت د.و.س.ش داشته باشی دوست بشی🐞چی؟؟؟🐾حرف مامان بزرگ مرینتو شنیدم وای خدای من نه 🐞مامان بزرگ من نمیخوام با کسی دوست بشم اممم... من میخوام درس بخونم و نمیخوام فکرم درگیر چیز دیگه ای باشه و الانم خیلی خوابم میاد بهتره برم مامان بزرگ مرینت: باشه ولی بعدا با هم به تفاهم میرسیم🐞رفتم بالا دیدم کت ناراحته و با اون چشمای ناراحتش بهم نگاه میکنه
🐞کت🐾نمیخواد چیزی بگی خودم همه چیزو شنیدم🐞حتما جواب منم شنیدی🐾اره ولی مامان بزرگت گفت بعدا با هم به تفاهم میرسیم یعنی قانع نشده🐞اینو که گفت روشو کرد اونور و یه قطره اشک از چشماش اومد رفتم سمتش نشوندمش رو کاناپه صورتشو برگردوندم سمت خودم اشکشو پاک کردم و خیلی اروم و یه کوچولو💏تا یکم اروم بشه و گفتم من تورو هیچ وقت ترک نمیکنم شده جلو همه به خاطر تو می ایستم ولی ولت نمیکنم هیچ وقت🐾اینو که بهم گفت یکم اروم شدم 🐞ببینم یعنی انقدر منو د.و.س.ت داری؟🐾اره همون قدر که به ع.ا.ش.ق.ی با تو فک میکردم به مرگم فک میکردم چون زندگی بدون تو برام مثل مرگه🐞باورت میشه منم همین چیزایی که الان گفتی نسبت به تو دارم؟ولی چون اسیب زیادی از د.و.س.ت داشتن بهم وارد شده بود میخواستم که احساسی تصمیم نگیرم😔قیافه🐾:😊
🐞میای بازی کنیم؟🐾اره چه بازی؟🐞جرعت و حقیقت🐾باشه🐞خب اول من میپرسم جرعت یا حقیقت؟🐾حقیقت🐞خب تو وقتی لیدی باگو رد کردی حتما دلش شکسته و آه دل شکسته هم میدونی که خیلی بلا ها میتونه سر ادم بیاره برای این فکری کردی؟🐾راستش با شناختی که من از لیدی باگ دارم فک نمیکنم آهی پشت سر من بکشه چون هیچ ع.ا.ش.ق واقعی م.ع.ش.و.ق خودشو نفرین نمیکنه ولی به غیر از اینا من خودم قصد داشتم ازش معذرت خواهی کنمو از دلش در بیارم 🐞واقعا🐾اره🐾 تو ذهنش : یه فکری به سرم زده بود میخوام غیر مستقیم ازش بپرسم راجع به ادرین چه نظری داره پس گفتم خب جرعت یا حقیقت؟🐞حقیقت🐾خب کسی به جز من تاحالا بهت ابراز ع.ل.ا،ق.ه کرده؟🐞اره🐾کی؟🐞ادرین اگراست🐾خب چرا قبولش نکردی اون که پسر خوشتیپو پولداریه🐞چون تورو د.و.س.ت داشتم🐾خب نظرت راجع به اون چی بود؟🐞اون پسر خوبیه ولی من به عنوان یه دوست میبینمش بعدشم کل دخترای این شهر ع.ا.ش.ق اون هستند یه نفرو پیدا میکنه که بتونه منو فراموش کنه🐾مرینت یه چیزی میخوام ازت بپرسم🐞چی🐾من تا موقع شکست هاک ماث نمیتونم بهت بگم که کی هستم اینی هم که میگم برای محافظت از خودته بعدشم بعد از اینکه فهمیدی من کی ام بازم مثل الان باهام میمونی؟🐞من برام فرقی نمیکنه که کی باشی برامم مهم نیس که کی هاک ماثو شکست میدی من شده تا روز قیامتم برات صبر میکنم و کنارت میمونم 🐾تو ذهنش: اینی که گفت یکم خیالم راحت شد از اینکه بفهمه ادرینم ولم نکنه و بهش لبخند زدم و تو اون چشمای اقیانوسیش نگاه کردم🐞خب جرعت یا حقیقت؟🐾جرعت🐞بیا منو ب.ب.و.س😌😌🐾ای به چشم منکه از خدام بود 🐞کت اومد جلو و خیلی اروم منو ب.و.س.ی،د بعد از یه دقیقه اروم ازم جدا شد🐾ازش جدا شدم و گفتم هنوز برات عادی نشده؟🐞چی؟🐾وقتی م.ی.ب.و.س.م.ت چرا انقدر استرس میگیری ضربان قلبتم که نگم برات😅🐞اها اونا رو میگی😂خب حضور تورو در نزدیکش حس کرده🐾عه؟یعنی هر وقتم پیشم نشستی میره بالا؟😂🐞نه در اون حد موقع ب.و.س.ی.د.ن دیگه طرف خیلی به ادم نزدیکه میدونی دیگه😅🐾اها گرفتم خب نوبت منه جرعت یا حقیقت؟🐞حقیقت🐾تو چرا همش حقیقتو انتخاب میکنی ؟😐🐞چون میترسم جرعتو انتخاب کنم😳🐾اممم...تو چندتا بچه میخوای ؟🐞فکر نمیکنی برای این حرفا زوده؟🐾اره ولی بیخیال این چیزا بگو🐞خب من یه دونه دختر میخوام یه دونه پسر🐾اسمشون چی؟🐞من عاشق اسم الیزابت هستم🐾اسم قشنگیه خب اسم پسر چی؟🐞اونو میخوام تو انتخاب کنی🐾خب من اسم دنیز رو خیلی دوست دارم🐞دنیز و الیزابت هردوشون قشنگن🐾اره😊.......
خب اینم تموم شد لایک بالای ۱۵تا بعدیو میذارم بای بای
ناظر عزیز لطفا منتشرش کن ممنون🌷🌷🌷
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
65 لایک
عالی💕💕😘😍😍
دنیز ک اسم دختره
خیلی قشنگه😍
عالیییی
ادامه بده
خیلی قشنگه عزیزم
چقد قشنگ بودا 😍😘🤩
بزار که جدا از این ها شاید بعضی حوصله ندارن داستان تو ادامه بده جالب است