
لطفا نظرات فراموش نشه???
از دید تیم : ۱ماه دیگه عروسی مرینته ولی من دو هفته دیگه بعد از عروسی ام با آرور باید بریم مادرید. اصلا نمی دونم اینو چجوری به مرینت بگم که نمی تونم زمان عروسی اش تو جشن باشم من خودمم از این موضوع خیلی ناراحتم ولی زندگی همینه همیشه اونجوری که می میخوایم پیش نمیره. از زبان راوی داستان(A.M.M): چون تیم بازیکن فوتباله تیم پاریسی دیگه نمیخوادش و میخواد بره به یه تیم تو مادرید . دو هفته بعد:
از زبان تیم:خونه ام رو زدم به نام مرینت(همون خونه خیلی بزرگی که کنار اون رودخونه هستش یا باید بگم پنت هاوس)و کلیدشو گذاشتم تو یه جعبه خیلی خوشگل و بردمش اداره و پست و گفتم دو هفته دیگه میخوام این بدست صاحبش برسه اونا هم قبول کردن . دو هفته بعد: دیگه از امروز باید پیش آدرین زندگی کنم امروز بالاخره به عشقم می رسم بعد پدر و مادرم صدام زدن و گفتن که از اداره پست بسته داری عزیزم
بسته ام دست پدر و مادرم بود گرفتمش و بردمش تو اتاقم و دیدم که امضا ندارم و وقتی بازش کردم دیدم یه جعبه خیلی خوشگله. اون جعبه رو باز کردم دیدم که
روی جعبه یه نامه هستش و زیرش یه کلید و زیر کلید هم سند بودش. اول نامه رو خوندم دیدم زیرش امضای تیمه. دیدم نوشته که اگه این نامه بدستت رسیده یعنی من از پاریس رفتم و البته اولین نفری که بهت کادوی عروسی داده من بودم. اون خونه که برای من بود الان برای توئه . شرمنده که امروز نمی تونم به عروسی ات بیام. من و آرور از پاریس رفتیم . من باید میرفتم چون دیگه تیم پاریس منو نمی خواست و از یه تیم تو مادرید درخواست داشتم بازم ازت معذرت میخوام . از طرف تیم به خواهر عزیزم❤❤❤. از دید مرینت: دیگه از وسط نانه داشتم با گریه میخوندم????
شب شد دیگه وقت عروسی من و آدرین شده بود باورم نمیشه اون تیمط که انقدر یواشکی اومد همون طور هم رفت. خیلی از دستش ناراحتم ولی اونم نمی خواست منو از دو هفته پیش ناراحت کنه.
یکم عروسی رو جلو میزنیم تا موقع کادو ها. همه هدیه هاشونو به مرینت دادن و وقتی همه نشستن مرینت گفت امشب برادرم تو این کشور نیستش ولی کادوی تولدمو بهم داده. همه گفتن حالا چی بوده؟ تیم همیشه کادو های خوبی بهت داده. من اون جعبه رو باز کردم و به همه نشون دادم و گفتم تیم پنت هاوس خودشو بهم داده. همه از تعجب داشتن شاخ در می آوردن. حالا بگذریزم وقتی عروسی مون تموم شد با آدرین رفتیم خونه ای که تیم بهم هدیه داده رفتیم اونجا ولی در حیاطو به زور باز کردم
رفتیم تو خونه . خونه همه چی داشت مبل، تلویزیون و... به آدرین گفتم بیا اینجا زندگی کنیم. ( چون قرار بود برن خونه آدرین اینا زندگی کنن) آدرین الان خونه هم داریم بیا همین جا بمونیم. اون هم قبول کرد.سه سال بعد
از اون موقع که تیم رفته بود پاریس خیلی تغییر کرده ولی ما هر چند وقت یه بار با هم تصویری حرف میزدیم. امروز به تیم زنگ زدیم: به هم سلام کردیم .تیم از آلیا و نینو پرسید ما هم گفتیم اونا خوبن ولی دارن یه کوچولو به دنیا میارن. بعد تیم گفت راستی حرف بچه شد آرور هم الان بارداره. تا دو ماه دیگه بچه مون به دنیا میاد. مرینت گفت آخ جان دارم عمه میشم. بعد تیمگفت از ارباب شرارت چه خبر؟ من هم گفتم شکستش دادیم و فهمیدیم آقای آگراسته . اون الان سی سال حبس خورده. من به تیمگفتم هنوز فوتبال بازی میکنی؟ اون گفت آره. بعدش گفت اگه ارباب شرارت رو شکست دادید چرا چند وقت نمیاید مادرید؟ من گفتم چرا بیایم؟ تیم گفت آرور شاید به کمک نیاز داشته باشه و منم تو این دو ماه خیلی بازی دارم خواهش میکنم بیاید. من گفتم یه لحظه وایسا تا برم از آدرین بپرسم بعد اون گفت باشه
رفتم طبقه پایین آدرین داشت تلویزیون می دید من بهش گفتم به تیم زنگ زدم اونگفت پس چرا به من نگفتی بیام و باهاش صحبت کنم . منم گفتم حالا ولش کن قضیه بچه دار شدن تیم رو به آدرین گفتم و اون گفت حتما باید بریم پیش تیم تازه بریم مسافرت یه آب و هوایی هم عوض کنیم
بعد رقتم طبقه بالا و به تیم گفتم هفته دیگه میایم مادرید فقط آدرس خونه تونو بده تا وقتی رسیدیم بتونیم بیایم. ولی اون گفت براتون ماشینمو میفرستم و دیگه نیاز به آدرس نیست . منم گفتم باشه و خداحافظی کردیم . ممنون که تا اینجا با من همراه بودید.لطفا نظرات فراموش نشه???
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من فقط یه سوالی تو دهنم تشکیل شده و این هست که چند سالته؟کلاس چندمی؟و جنسیتت چیه ؟خداحافظ میراکولری عزیز
عالی
خیلی عالیی بود????
ممنون می شوم تست معرفی نامه رو بخونی❤
عالیی بود!آفرین!
قسمت بعدی رو بگذار❤
عالی بود ، اما چرا عروسی مرینت اینقدر کوتاه بود ؟
داستانِ من رو هم بخون : Ladybug & Cat noir 8
دمت گرم عالی
عالییییئ بود???
لطفا داستان من رو هم بخونیداز پارت یک تا پارت ۵
رو دادم اسمش نیش عقرب حتما از من حمایت کنین
ممنون
عالییی فقط میشه آنقدر زود نگذره دو هفته بعد .یه سال بعد.سه سال بعد ممنون میشم از پارت بعد دیگه جلو نری خیلی ممنون من اولین نفریم که خوندم در حالی که هنوز تو صفحه تستچی نرفته و مرسی که زود میذاری لطفا دیگه نرو جلو و حال رو بگو ممنون
اوکی حتما