
خب همونطور که توی پارت قبلی گفتم قراره توی این پارت یه اتفاق بیوفته که همه متعجب میشین و انتظارشو نداشتین😙 خب بیشتر از این حرف نمیزنم برین که بخونین💛
بکیهون:من شبیه به مرد ها نیستم؟ خب پس بهتره یه چیزی رو به همه بگم؟درسته فلیسی؟ یهو قیافه ی فلیسی رو دیدم که یهو حالش بد شد.جولیا از پشت گرفتش که نیوفته. نگار:چیزی شده بکهیون؟ بکهیون:خب الان وقتشه که همه بفهمین.فلیسی دوس دختر منع.میدونم خیلی سخته که باور کنین ولی الان سه ماهه که مالکشم. همه با این حرف بکهیون خندمون گرفت.اون دوس دختر داشت؟اونم فلیسی؟خیلی خنده داره.من نمیتونم باور کنم.الان گفت مالکشه؟ یعنی حتی......هم داشتن؟واو•_• پس تا این حد پیش رفتن.پس بگو اون شبی که بکهیون خونه نیومد و فرداش هم فلیسی نیومد ساحل دلیلش این بوده.کای:پسر تبریک میگم.چانیول:عجیبه تو همه چیز رو به من میگفتی،چجوری این همه وقت اینو نگه داشته بودی؟ فلیسی معلوم بود که حالش بده.نمیدونم چرا،ولی گیج میزد انگار که سرش گیج بره.که یهوووووو
فلیسی بیهوش شد و بکهیون گرفتش که زمین نخوره.چند بار به صورتش ضربه زد ولی بیدار نشد.براید استایل بلندش کرد و بردش سمت ماشینش.فلیسی رو گذاشت روی صندلی عقب ماشین:نگار بشین جلو.+نمیام.-گفتم سوار شوووووو(با داد) ترسیدم و سوار شدم.تاحالا اونو این جوری ندیده بودم.
سوار ماشین شدم که بعد پنج دقیقه گوشیم زنگ خورد.تهیونگ بود.جوابش رو دادم:الو؟&سلام بیب،دلم برات تنگ شده بود گفتم بهت زنگ بزنم.یهو بکهیون داد کشید:قطعش کن.
&هی بیب چیزی شده؟چرا بکهیون داد میزنه؟ +تهیونگ بعدا بهت زنگ میزنم باشه؟بای. تماس رو قطع کردم. رسیدیم به بیمارستان. -پیاده شو. +باش. از ماشین پیاده شدیم و بکهیون رفت و فلیسی رو بغل کرد و برد توی بیمارستان.بکهیون:کمک!احتیاج به کمک داره. چندتا پرستار اومدن و برای فلیسی برانکارد آوردن و بکهیون فلیسی رو گذاشت روی برانکارد و پرستارا بردنش. +الان چرا منو آوردی اینجا؟ -چون باید پیش فلیسی باشی من باید برم کار دارم. +واقعا که!دوس دخترت الان بیهوش روی تخت بیمارستانه بعد تو میخوای بری؟واقعا اصن براش ارزش قائلی؟ -نگار دهنتو ببند تا نبستمش +چرا ببندم هاااااا؟الان فلیسی حالش بدههههه بفهمممممم.این تویی که باید الان پیشش باشیییی.اون الان به تو نیاز داره.
دستش رو بلند کرد که بزنه توی صورتم که یکی دستش رو گرفت. تهیونگ بود.+تهیونگ؟ -تو اینجا چیکار میکنی؟ &فضولیش به تو نیومده،بیب خوبی؟ +چجوری اومدی اینجا؟ &خب راستش گوشیت رو هک کردم که بفهمم کجایی. +اها ولی الان باید بری. &من بدون تو هیچ جا نمیرم. +چی چیو نمیری،میبینی که اینجا چه قاراشمیشی راه انداخته،نمیخوام تو آسیب ببینی پس برو. &من میتونم مواظب خودم و تو باشم.نگران نباش.حالا هم قشنگ تعریف کن ببینم چه خبره. +خب راستش............
همه ی ماجرا رو براش تعریف کردم. &واو!یعنی سه ماهه بکهیون و فلیسی توی رابطن؟ +آره یه جورایی. &پس بگو چرا اینقدر عصبیه. +مگه تو میدونی دلیل عصبانیتش چیه؟ &این دقیقا همون حسیه که وقتی به پسرا گفتم که تو دوس دخترمی. خیلی عصبی بودم و دلیلش رو نمیدونستم.فک کنم بکهیون هم به همین دلیل عصبیه. +هوم شاید. یهو دکتر اومد بیرون و گفت...........
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوسال شد چرا پارت بعدو نزاشتی؟
من مطمئنم دکتر میاد میگه بارداره
۸ ماهه منتظریم نی خوای بزاری آیا؟
ولنتاینت مباااارک پارت بعدددد بدوووو❤❤❤
بدو
پارت بعددد برووو
الان با چاقو میامااا
بدووو
بعدیی