انتخاب لیدی باگ وکت نوار (رداستاریا بلک استار)

سلام اسم من کارمن فامیلیم سندیگو سندیگو یه شهر قسنگ ساحلیه من۲۰سالمه من تاحالا عاشق نشدم چون از کسی خوشم نیومده من دو تا همکار دارم لیدی باگ کت نوار من از کت نوار خوشم نمیاد چون روی مخم میره ولی من راز کت نوار رو میدونم اون عاشق لیدی باگه بین خودمون باشه من یه خواهر دارم ولی به همکارام نگفتم چون نمیخام اون هارو درگیر مساعلم کنم 😊من قبل از ابرقهرمانی دزد جهانی بودم ولی الان که ابرقهرمانم از این مهارتم دزدیم استفاده میکنم

سلام اسم من مرینت فامیلیم دوپنگ چنگ من یه ابرقهرمانم من دوتا همکار دارم کت نوار یه رومخی به تمام معناست و رد استار یه دختر ابرقهرمان ولی ذهنش پر فکر های اهریمنی وترسناک ازش هم میپرسی چرا میکه لازم میشه ولی خوب حال کت نوار رو میگیر دختر خفنیه من عاشق یه نفر ادرین اگراست ولی منو به چشم دوست میبینه ولی خودش عاشق کاگامیه من دوتا دوست صمیمی دارم کارمن سندیگو والیا سزار کارمن از ادرین هم پولدار تر هم معروف تر ولی کارمن هرچیزی که لازم داری برات میخر وخونش روبه رو برچ ایفله ونمای خیلی قشنگی داره😍😍😍

سلام اسم من ادرین وفامیلیم آگراست مادر من یه چند سالی هست که مرده ولی پدرم سرد وبی روحه همه رو از خودش میرونه من یه ابرقهرمانم دوتا همکار دختر دارم یکی رداستار و یکی دیکه لیدی باگ من لیدی باگ رو دوست دارم وقبل از این که لیدی باگ بفهمه رداستار فهمید 😳خود رداستار هم میکه ساده وسر راست برو بهش بگو دوسش داری میخوام بگم ولی نمیتونم بگم من پنچ تا دختر تو زندگیمه اولی مرینت دوپنگ چنگ یه چیزی میخواد بگه به لکنت میفته دومی کاگامی توسورکی خیلی دوسش دارم سومی کلویی بورژوا به من میچسبه ودوستمه چهارمی لایلا راسی بچه ها همه میگن یهنی مرینت وکارمن میگن دروغگو وپنجمی کارمن سندیگو دختر خوبه ولی به من میرسه رقابت اغاز میشه نمیدونم چرا فهمیدین به منم بگین

کارمن:ساعت۵صبح بیدار شدم رفتم دندونامو مسواک زدم رفتم پایین صبحانه خوردم برادرام کارل وکاسل سلام کردن کارل برادر اول کارمن کاسل برادر دوم کارمن ‌ کارل:صبح بخیر کارم کاسل:صبح بخیرکارمن جون کارمن:گیرم بخیر 😒😒 نویسنده:کارمن روز بدی روشروع کردی کارمن:اره نویسنده بریم سر داستان کارمن:لوازم مدرسم رو برداشتم و سوار لموزینم شدم قبل سوار شدن کارمن :کارل کاسل بیاید اینجاااااااا! کارل:چی شده خواهر گلم. کارمن:مسخره لموزینم چرا سفیده کاسل:چه رنگیش کنیم. کارمن:ازمدرسه برگشتم رنگش قرمز باشه کارل:مثل معنیه اسم خودت کارمن:ارررررررره من رفتم خدانگهدار کاسل:خیلی به کارمن سخت گرفتیم کارل:نه راحتم گرفتیم کارمن خواهر ماشده ملکه کارمن کاسل:حق باتو

ادرین:صبح‌‌ بیدارشدم دیدم ساعت۶ بلند شدم مسواک زدم صبحانه خوردم ناتالی برنامه یه کلاس چینی شمشیر بازیم روداد کارمن هم جزو کلاس شمشیر بازیمه بعدامروز با کارمن چون توی اون اتفاق (منضور ادرین قسمت دروغه توفصل چهار ماجراجویی درپاریس) خب کارمن هم شمشیر بازش خوبه وسایلم رو جمع کردم سوار ماشین شدم ورفتم مدرسه بدون این که پدرم بامن حرف بزنه یا خودم حرف بزنم

سلام من کلویی بروژوا هستم دختر کارمن:میدونم تودختر شهداری کلویی:خب میای مرینت دوپنگ چنگ رو اذیت کنیم کارمن:نه خوشم نمیاد کلویی:پس از چی خوشت میاد کارمن تو سکوت وارامش بمونم همین کلویی:چیی کارمن رفت کتاب خونه چند تا کتاب برداشت وشروع به خوندن کرد همه تو کتاب خونه بودن ادرین رفت پیش مرینت نشست مرینت قلبش داش تند تند میزد مرینت تو دلش میگفت اروم باش اروم باش تمرکز کن مرینت ادرین:سلام مرینت ......خب راستش اممممم....... مرینت:چیز میز یعنی چیزی شده 😄 ادرین:این دختر کارمن سندیگو یکی از رقبای منه خب نمیدونم چه چوری کارش خوبه تومیدونی مرینت تو کتاب بود که یهو مرینت:ادرین تو گفتی کارمن سندیگو ملکه قرمز پوش ادرین:اره مرینت:واییییییییییییییییییییی من خیلی دوست دارم‌ برم پیشش راجب طراحی هام باهاش حرف بزنم اون همیشه میگه من طرح های جدید رو دوست دارم ولی باید قرمز باشه

ادرین:من میتونم یه کاری کنم که بری باهاش راجب طرحات باهاش حرف بزنی ولی میخوام بدونم اون چه چوری موفقه برام سوال مرینت:من میدونم اون به هیچی احمیت نمیده و فقط رو به جلو حرکت میکنه و پا پس نمیکشه یهو کارمن میاد پیش مرینت و ادرین میره ومیگه کارمن:خب چه عجب معروف ترین مدل پاریس اینجا راجبه اولی دختر مدل جهانی حرف میزنه چند روز بود ندیدمت اگراست نکته کارمن به ادرین میگه اگراست چون حرص ادرین رو در بیاره ادرین اصبانی میشه کارمن:هه میدونستم وقتی فامیلتو صدا میکنم اصبی میشه اخی ناراحت شدی همیشه وقتی میبینم اصبی میشی بال در میارم فعلا ادرین:😠😤😩چرا اون لذت میبره اصبی میشم مرینت:نمیدونم ولی خیلی دوسش دارم😍

ادرین:جدا خوش به حالت لایلا رفت یه جای خلوت وکارمن هم برد لایلا:😍خانم کارمن سندیگو😡ادرین اگراست ماله منه فهمیدی دیگه نزدیگش نشی کارمن:😅😅😒خیلی بامزه بود من از ادرین بزرگ ترم و ازش بدم میاد چرا باید برم پیشش دیگه نبینم بیای پیش من فهمیدی

لایلا:یعنی کارمن از ادرین یک سال بزرگ تر یعنی اون۲۰سالشه خب خیلی پسر انجان که ۲۰ سالشون باشه خب پس بیخیالش میشم باید نقشه بکشم مرینت رو از مدرسه اخراج کنم کارمن هم فیلم میگره که به مدیر مدرسه نشون بده بریم قسمتی که مرینت رو از مدرسه اخراج میکند مدیر مدرسه:مرینت دوپنگ چنگ تو پای لایلا رو شکستی برگه امتهانات رو دزدیدی و لایلارو متهم کردی مرینت: من......این کارو نکردم ...دارم ....راست میگم ... الیا بهشون بگو....... الیا:همه مدارک بر علیح تو مرینت:نه.....نه.....دروغ من این کاررو نکردم.....نه ......دروغه کارمن:مرینت راست میکه کاملا دروغه اقای دامکلیز:خانوم سندیگو شما مدرک دارید کارمن:بله فیلم که از لایلا گرفت رو نشون همه داد و بعد اقای داماکلیز:لایلا راسی تو اخراجی‌ همین حالا لوازمت رو جمع کن از مدرسه برو بیرون لایلا بند وبساتش رو جمع میکنه واز مدرسه میره کارمن میره پیس لایلا لایلا داره وسایلش رو جمع میکنه کارمن:اولین واخرین باریه منو تهدید میکنی وامید وارم تویه مدرسه دیگه بهت خوش بگذره لایلا راسی

انچه در پارت بعدی میخوانید مرینت:ممنونم کارمن خیلی ممنون کارمن:تنها کاری بود میتونستم انجام بدم ادرین:مریضی لایلارو ازمدرسه انداختی بیرون کارمن ومرینت:کارخوبی کردیم ادرین:😑 مرینت:😶 کارمن:😏 پارت دوم انتخاب لیدی باگ یاکت نوار (رد استار یا بلک استار)پارت۲ رو بخونید