سلام من اومدم با ی فیک تقریبا کوتاه حمایت پلیز♡
از زبان این هیه:
لی سول:مطمئنی
من:اوهوم
لی سول:ولی شاید نتونی پیداش کنی
من:من باید از برادرم خوب محافظت میکردم اما نکردم بازم میگردم من پیداش میکنم مطمئن باش
لی سول:باشه مواظب خودت باش
من:توام مواظب خودت باش
لی سول:دلم برات تنگ میشه
من:من بیشتر
بعد از خدافظی طولانی از هم جدا شدیم بطرف کمپانیbig hitرفتم شنیده بودم قراره برای اعضای گروه بی تی اس بادیگارد بگیرن میدونستم شاید ی دخترو انتخاب نکنن ولی شانس خودمو امتحان کردم وارد کمپانی شدم مرده ک اسم مینوشت گفت امری داری؟
من:بله برای شرکت تو ازمون ورودی گارد بیگ هیت اومدم
مرده بلند خندید و گفت تو
من:مگه من چمه
مرده:ی دختر اینجا دووم نمیاره
من:اگه دووم اورد چی؟
مرده:باشه خودت خواستی،اسمت؟
من:کیم این هیه
اسممو نوشت و رفتم تو صف کنار بقیه نشستم که ی پسره گفت حیف کع فقط چهارده نفرو از این همه انتخاب میکنن،فقط چهارده نفر!شانسم خیلی کم بود ولی باید تلاشمو میکردم تا بتونم بادیگارد یکیشون بشم چون بادیگارداشون همه جا هستن شاید از این طریق بتونم برادرمو پیدا کنم
مربی اومد و یکی یکی اسمارو صدا میزد تا برای سنجش مبارزه برن باهم بجنگن انقد اسمارو خوند تا ب من رسید منو با ی مرد هیکلی انداخت یکی از پسرا در گوش دوستش گفت دختترو میکشه این شاگرد خود مربیه
هه مگه اینکه از رو جنازم رد بشه با صدای سوت افتادیم ب جون هم اون میزد من میزدم ولی لامصب زور اون بیشتر بود ی مشت میزد استخونام میشکست
با یاد اوری بردارم انگار که قدرتم ده برابر شد با مشت زدم تو معدش که خم شد و دستشو گذاشت رو شکمش از مشتی که بهش زده بودم مشت خودم درد گرفته بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
36 لایک
عالی 😍😍
بعدییییییی 😍😍😍😍😍
عالی بود👌🏻💕
میس
خیلی قشنگ بود 😍😍😍😍😘😘😘😘
ادامه بده حتما 😊😊😊😊😊
منتظره پارت بعد هستم 😪😪😪👍🏻
تا ۴ گذاشتم حمایت بشه ادامه میدم