
خوش اومدیدددد!!!!😍 به قسمت دوم سریال قدرت خشم آنچه گذشت... جان: اینجا خودمونیه هرمان: بریم هنری: اینا دیوونن😐 جان: اسلحه ها آزاد!!!! بزنینشون!!!!!!!!! ...
(همه موتور سوارا از روی موتور پریدن تو کامیون) جان: مارکوس برو عقب به هنری کمک کن مارکوس: دریافت شد! هنری🔫موتور سوار2 موتور سوار3🔨هنری هنری: آی ملاجمممم ترکیددد😭 موتور سوار3: بمیر!! مارکوس: بای😊 مارکوس🔪موتور سوار3 مارکوس: پاشو هنر= عه عه عههه موتور سوار1 🔨,✋مارکوس مارکوس✊.👋🔨موتور سوار1 مارکوس🔪🔪🔪موتور سوار1 موتور سوار4: لطفا نزن!! ما دوستیم دوست!!! مارکوس: موقعی که داشتی خانوادم میکشتی باید بهش فکر میکردی😠 (مارکوس با اسلحه مغز موتور سوار4 را متلاشی و موتور سوار4 از کامیون افتاد بیرون) هنری: درو ببندیم تا دیگه نتونن بیان مارکوس: موافقم جان: بچه ها راهو بستن!!!! هرمان: نگران نباش جان! من نیروی پشتیبانی اوردم! سربازا: راجر 1 2 1 2 آهن رباهارو بندازین و به کامیون وصل کنین! (وصل شد) جان: ماموریت موفقیت آمیز بود برید تو هلیکوپتر هرمان😁
هنری: اونا خانوادت کشتن؟ مارکوس: نمیخوام راجبش حرف بزنم هنری: هرجور راحتی😕 (وقتی رسیدند) ویلتر: خوبه...خوبه...میبینم هنوزم بعد کلی ماموریت حوصلهو توانش داری مگ نه جان؟😂 جان: هه اره😂 ------------------------------ هنری: مارکوس ما داشتیم بخاطر 5 تا موتورسوار جون خودمون از دست میدادیم باید چندتا کمک بیاریم مارکوس: سعیم میکنم نگران نباش هرمان: وقت خوردنه ساندویچه😝 ---------------------------------------------- ویلتر: بگو ببینم ماموریت بعدیت چیه؟😁 سرباز: قربان به شهر سان فرانسیسکو حمله شده!!! ویلتر: 😐😂😂😂 جان: 😂😂😂😁 ویلتر: موفق باشی😂 جان: بچه ها بیاین سوار هلیکوپتر شین کلی کار دایم هرمان اون ساندویچ بزار موقع پرواز بخور😁 هرمان: ای باباااا چرا نمیزارید یه بار عین ادم ساندویچم بخورم😖 مارکوس: بیخیالللل😂 سوار شو هرمان: دارم ضعف میکنم چرا نمیفهمید😥 مارکوس و هنری: 😂😂😂
(موقع پرواز) هرمان: به به چه ساندویچیه😜 بزنیم به بدن مارکوس: بچه ها این عه عهههه عررر (مارکوس تو هلیکوپتر درحال افتادن است که به هرمان میخوره و ساندویچ هرمان از دستش میوفته و از هلیکوپتر پرت میشه پایین😐) هرمان: چیکاررر کردیییییی😲😲😲😲😦😧 مارکوس: غلط کردم😓 هرمان: الان میمیرممم😫 جان: اییی بیخیال😕 هنری: من ساندویچ سمبوسه دارم نصف نصف به همتون میدم بخوریم😁 هرمان: مرسی تو فرشته ای😍 مارکوس: من چی؟ هرمان: توهم فرشته ای اما فرشته مرگ😐😂😂 مارکوس: ای کصافطططط😂😂 هنری: 😁😂😂 جان: انقد حرف نزنین میخوام یه نخ تریاک بکشم چُرت بزنم😌 مارکوس: اوک سلطان جان: رسیدیم بیدارم کنین
(لحظاتی بعد در پاریس) بمب!!!!!!!! BOOM!!!!ماشین چپ کرد. جک: آ.برت!!.....آل...ت!!!آلب..رت!!!.....آلب.رت...بلن.د شو!!!...آلبرت!!!!!! آلبرت: آی....وای...چیشده؟... جک: ماشین الان منفجر میشه!!! تا آتیش نگرفتیم سریع باید در باز کنیم بریم بیرون!!!! با چاقو کمربندت ببر!!!!!! آلبرت: این در لامصب باز نمیشه جک: با آرنج شیشه بشکن از بیرون باز کن!!!! آلبرت: ههههیییییی✊ آخ در باز شد جک: این خشاب بگیر وقت جنگه رفیق باید بریم پیش بقیه سریع برو برو! جک🔫🔫.🔫🔫🔫🔫..🔫 آلبرت🔫🔫...🔫🔫🔫..🔫🔫 جک: ایدن!!! ایدن: چیشده؟ جک: تروریستا دارن میان!!!! دریک درو بشکن از اون طرف باید بریم!!! دریک: دریافت شد!!! (بعد از شکستن و رفتن به بیرون) جک: ای جی ام هارو فعال کنید AGM is online AGM is online AGM is online AGM is online جک: بزنیدشون!!!!!! جک🔫 ایدن🔫 آلبرت🔫 دریک🔫 ای جی ام به بمب های هوایی میگن...
سربازای دشمن: سریعتر حمله کنین نباید بزاریم تسخیر فرانسه ناتمام بمونه!! وگرنه رییس هممون میکشه!!! حمله!!!!!!! سربازای فرانسوی: ژنرال جک! ما نمیتونیم مقاومت کنیم اونا خیلی قوین! جک: ارتش میهنی درحال اومدنه! طاقت بیارین! سرباز فرانسوی: اما= دشمن🔫سرباز فرانسوی جک: نه!!! بزنیدشون!!! جک🔫دشمن جک🔫دشمن سرباز فرانسوی🔫دشمن دشمن🔫سرباز فرانسوی ایدن🔫دشمن دشمن🔫سرباز فرانسوی دشمن🔫سرباز فرانسوی ....
اسم ماموریت: HellWar ساعت: 13:51 تیم: TaskForce769 جان: ای جاااانننن رسیدیم وقت کشت و کشتاره بروووو بریمممم جان🔫دشمن جان🔫دشمن جان🔫دشمن هنری: جان همیشه اینطوریه؟ مارکوس: اره دیگه😁 حالا بپر بریم ماهم یه دست گلی به آب بدیم هرمان: ساندویچه انگار انرژی زا بود چه روحیه خوبی گرفتم عه وایسین منم بیامممم سرباز🔫دشمن دشمن🔫سرباز مارکوس🔫دشمن هنری🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هنری: یا ابلفضل بزار نفش بکشن بعد بزن😐 هرمان🔫دشمن هرمان: خیلییی...انرژی....دارمممم😣😣😣😣😫😫😲😲😲😲 جان: بخوابین!!!! هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان🔫دشمن هرمان: عه خشابم تموم شد😐 دشمن🔫🔫🔫🔫🔫🔫 دشمن🔫🔫🔫🔫🔫🔫 دشمن🔫🔫🔫🔫🔫🔫 هنری: بخواب زمین!!!! دشمن🔫سرباز دشمن🔫سرباز سرباز🔫دشمن دشمن🔫سرباز سرباز🔫دشمن جان: بیاین بدویین!!! هنری: اینجا دیوونه خونس😐 مارکوس: حق داری هرمان: چقد تند میرین وایسین بیام!!😲 مارکوس: گفتم که حق داری😐😁 دشمن🔫هرمان مارکوس: وای نه!!!! جان: بچه ها هرمان بگیرین!!!!!! هرمان: آعع!...آعییی!پ.پ.پاااامم!.. هنری: نترس نجاتت میدیم جان: بچه ها اونارو بزنین!!!! سرباز🔫🔫🔫🔫🔫 سرباز🔫🔫🔫🔫🔫 سرباز🔫🔫🔫🔫🔫 سرباز🔫🔫🔫🔫🔫
جان: دووم بیار هرمان تو زنده میمونی هرمان: آعیی.....نمی...!!!دونم!... جان: مارکوس و هنری برین به سربازا کمک کنین و دشمنارو بزنین! مارکوس: اینا خیلی زیادن!!!! هنری: نارنجک بزن! مارکوس💣دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن.دشمن مارکوس: یوهوووو 11 نفر تارومار کردیم هنری: بزن قدش مارکوس: اون طرف مونده اسلحه درار قراره اوضاع بد بشه ادامه دارد...
خب اینم از قسمت دوم سریال ندای جنگ اگر خوشتون اومد لایم و کامنت بزنین و کانالای منم حتما دنبال کنید دمتون گرم❤ تلگرام: spring sworder اینستاگرام: spring sworder
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)