
قسمت اول سریال جنگی قدرت خشم امیدوارم خوشتون بیاد نویسنده خودمم لایک و کامنت فراموش نشه چنل یوتیوبم که یه مدت دیگه قابل دیدن میشه Spring Sworder
روزی.. یه جنگ رخ میده... جنگی که مقصرش روسیس... مقصر این جنگ که رییس جمهور وادار کرد همچین اتفاقی بیوفته ساموعل ترایسدام یکی از اعضای Cia (سازمان جاسوسی) که بعد از مدت ها با حمله به برلین (آلمان) و کشتن اقای نخست وزیر جیمز ریمیز حالا در 17 تا کشور تحت تعقیب است. خوشبختانه ما کسایی رو از ارتش میهنی داریم که میتونن کمکمون کنن
جان بیکر رییس TaskForce 769 و هنری بل دستیار ایشون توانستند به همراه یک سری افراد کار را یکسره و این جنگ را تمام کنند (چطوری؟) برای فهمیدن سوال داستانو تا اخر ببینین
روزی.. یه جنگ رخ میده... جنگی که مقصرش روسیس... مقصر این جنگ که رییس جمهور وادار کرد همچین اتفاقی بیوفته ساموعل ترایسدام یکی از اعضای Cia (سازمان جاسوسی) که بعد از مدت ها با حمله به برلین (آلمان) و کشتن اقای نخست وزیر جیمز ریمیز حالا در 17 تا کشور تحت تعقیب است. خوشبختانه ما کسایی رو از ارتش میهنی داریم که میتونن کمکمون کنن
خوشبختانه چندنفر میتوانند به جنگ پایان دهند (چطوری؟؟؟؟) داستانو بخونین و متوجه بشین
فرمانده ارتش: تبریک میگم تونستی پایان خدمتت بگیری سرباز هنری: ممنونم😁 مارکوس: هی هنری! خیلی دنبالت گشتیم تو اینجایی؟ بیا دنبالم کاپیتان بیکر مشتاقه ببینتت (بعد از رسیدن) جان بیکر(ژنرال و لیدر تیم TaskForce769): هی...ببینم سرباز شنیدم خیلی تو تیراندازی و ضرب و شتم قدرت داری ببینم درسته؟ هنری: بله قربان!😓 جان: اینجا خودمونیه نمیخواد مثل سرباز حرف بزنی تو الان از مایی هنری هرمان: جان! هلیکوپتر آمادس میتونیم بریم! هنری: میخوایم کجا بریم؟ جان: ماموریت first blood قراره کامیونی که میخواد بار چند میلیون دلاری اسلحه ببره متوقف کنیم هنری: مازا فازا اول کاری؟ مارکوس: اسکل مثل اینکه فراموش کردی تو جنگیما😂 جان: خب بریم سوار شیم که کلی درگیری داریم🙌
فرمانده ارتش: تبریک میگم تونستی پایان خدمتت بگیری سرباز هنری: ممنونم😁 مارکوس: هی هنری! خیلی دنبالت گشتیم تو اینجایی؟ بیا دنبالم کاپیتان بیکر مشتاقه ببینتت (بعد از رسیدن) جان بیکر(ژنرال و لیدر تیم TaskForce769): هی...ببینم سرباز شنیدم خیلی تو تیراندازی و ضرب و شتم قدرت داری ببینم درسته؟ هنری: بله قربان!😓 جان: اینجا خودمونیه نمیخواد مثل سرباز حرف بزنی تو الان از مایی هنری هرمان: جان! هلیکوپتر آمادس میتونیم بریم! هنری: میخوایم کجا بریم؟ جان: ماموریت first blood قراره کامیونی که میخواد بار چند میلیون دلاری اسلحه ببره متوقف کنیم هنری: مازا فازا اول کاری؟ مارکوس: اسکل مثل اینکه فراموش کردی تو جنگیما😂 جان: خب بریم سوار شیم که کلی درگیری داریم🙌
ماموریت FirstBlood ساعت: 22:49 هوا: تاریک و ابری تیم: TaskForce769 جان: ه. تا.ه و..د ا. خ.اب بید.ر شو!!! ه..ی!!!!! هنری: وای چیه چیشده؟! جان: رسیدیم مارکوس: چرب کنین وقت جنگه! هرمان: کجارو چرب کنیم؟ مارکوس: دستارو😂😂😂😂 هرمان:خیخیخیخ😂😂😂😂 هنری: اینا دیوونن😐 جان: بچه ها فرود روی کامیون شروع میکنیم! (درحال فرود......فرود موفقیت آمیز) جان: 👍👎☝✊...✋👋👋👋 مارکوس و هرمان: 👍👍👈👈👈 جان: بمب بزارین روی در...هنری!...آماده ای؟ هنری: آره ام..ولی یکم حالت تهوع دارم😕 جان: بیخیال باو...بزنین!!.. بمب: 3..2..1 BooM (جان 3 نفر مارکوس 2 نفر هرمان 2 نفر و هنری 3 نفر را در 7.59 ثانیه کشتن!) مارکوس: حرفه ایا کلک😂 هنری: اره چی فکر کردی😂 جان: هیسس......مارکوس!...چاقوت درار و راننده بکش!...منم کسی که کنارش نشسته میکشم!... (بعد از کشتن...) جان: ویلتر! صدام میشنوی؟ ویلتر(ژنرال): کپیه! اسکن کامل شد جان: پشتیبانی بفرست ویلتر: دریافت شد! هنری: ببینم اون چیه؟... مارکوس: چیو میگی؟ عه! (5 تا موتور دشمن درحال آمدن به سمت کامیون) مارکوس: جان!!!' جان!!!!!!!! بهمون حمله شده!!! جان: اسلحه ها آزاد بزنینشون!!!!! هرمان: هنری تو بارهارو یه جایی که از گلوله در امان باشه ببر منم اینارو میزنم! هنری: دریافت شد!
خب اگر خوشتون اومد حتما لایک و کامنت بزارین خیلی خوشحال میشم تا قسمت دوم فعلا بای😍😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی