Bts عاشقانه پارت 2

های گایز همون‌طور که من پارت 1 عاشقانه را براتون گفتم پارت دو یکم هیجان داره و فکر کنم وقتی که پارت 2 تمام بشه دیگه صبر ندارین که پارت 3 باید، واسه ی شما فقدر فالو👈👈👈👈👈👈👈👈 لایک ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ کامنت 👩‍💻👩‍💻👩‍💻👩‍💻👩‍💻👩‍💻👩‍💻 بزارین داستان بی تی اس عاشقانه هیجان تر میشه 😊😊😊😊😣🙂😆

خب خب خب تا اینجا شده بود که رزی از ماشین پیاده شد و خورد ........ گزینه ی صحیح را بزن برو جلو 👇👇👇👇👇

رزی دوید به سمت گالری که یک دفعه به یک پسر خورد (جونگ کوک هستش) همه ی وسایلش که توی کیف دستی بود همه ریخت زمین (بجز گوشی) بعد جونگ کوک طرف دختره دید این شکلی شد 👈😍😍😍همون‌جوری طرف دختره زل زده بود و رزی موند این پسر احمق دیگه کیه ......

رزی وسایلش رو جمع کرده رفت جونگ کوک به خودش گفت: وایییی چقدر ناز و خوشگل هستش 😍بعد پشت سر نگاه کرد و دید که عکسش روی دیوار هست رفت نزدیک عکسش (نویسنده:چی دارم مینویسم 😕) دید اسمش ادرس و شمارش نوشته شده و شغلش، خونش (والا پسر با یک نگاه عاشقش شد 😑) نوشته شد فوراً گوشیش از توی جیبش در اورد شماره را سیو کرد وکلا وقت بیشتر نگیره (بیچاره اونم که طرفدار داره😑) ...

وکلا گوشیش را اورد از پوستر عکس گرفت (کلیک ، کلیک ) خب و رفت پیشه اعضای گروه (بیچاره رزی را ما فراموش کردیم) و رزی پیش طرفدارانش عکس و فیلم گرفته بود تموم شد و گرفت گاوی گالری یک دفعه اون پسر اومد توی ذهنش 🤔 از پسر خیلی بدش اومد رزی به خودش گفت: وایییی عجب پسر ....

وایییی عجب پسر چندش اوری ، برای خودش رفت لباس پیشبند کلا مثل پرستار ها لباس پوشید رفت سر سیاه قلمش ، خب حالا کلا موضوع این بوده ولش کن ادامش، 👈👈👈

وایییی عجب پسر چندش اوری ، برای خودش رفت لباس پیشبند کلا مثل پرستار ها لباس پوشید رفت سر سیاه قلمش ، خب حالا کلا موضوع این بوده ولش کن ادامش، 👈👈👈

وایییی عجب پسر چندش اوری ، برای خودش رفت لباس پیشبند کلا مثل پرستار ها لباس پوشید رفت سر سیاه قلمش ، خب حالا کلا موضوع این بوده ولش کن ادامش، 👈👈👈

سه ساعت بعد دختره لباس پرستاریش را در اورد (نویسنده:دختره چه حساس به ناخوناش پوستش 😐) (اخه بیب 😶بیب بیب بیب به تو کی گفت بیب گالری بزنه) بعد جونگ کوک هم روی تخت شوگا خوابیده بود شوگا بدبخت روی مبل 😠😤😗🙂بعد شوگا اومد توی اتاقش که یک دفعه 😱😱😱😱😨😨😨😨

جونگ کوک توی خواب بلند می‌گفت (توی خواب) رزی رزی عاشقتم با من ازدواج کن خواستگاری کن دوست دارم عاشقتم رزی رزی 😩😫شوگا بدبخت شکلش بالای صفحه را نگاه کنید همون‌جوری شد 😨😨😨😨بعد یک فکری توی سر شوگا زد 😏😏😏😏شوگا ارام، ارام، رفت پیش جونگ کونگ ، شوگا جونگ کوک را نوازش کرد و گفت: منم عاشقتم جونگ کوک جونگ کوک چشاش را باز کرد که دید شوگا دستش روی....

شانش است و یک دست دیگری هم صدا ضبط کرد و جونگ کوک از روی تخت پرید مثل قورباغه 🐸 جونگ کوک گفت:ت.....تو.....اینجا چیکار ... می‌کنی یکدفعه شوگا صدا که ضبط کرد بود روشن کرد پخشش کرد تمام حرف های جونگ کوک گفته بود رزی رزی این حرف ها را گفته بود تمام ضبط شد بیچاره جونگ کوک شکلش .......

اینجوری شده بود 👆👆👆👆👆👆👆👆👆

تا پارت بعدی💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

خب من فردا صبح 🌞🌞🌞☀️ براتون پارت 3 را میزارم 💖💖💖💖💖💖💖💖

تا بعد باباییییی 💖💖💖💖💖💖💖💖👋👋👋👋👋👋