داستان like a shadow برای بالای 10+ و درباره یه دختره که پس از افسردگی شدیدش با اتفاقی براش میوفته تغییری توی احساساتش ایجاد میشه و زندگیش از این رو به اون رو میشه داستان قشنگی و در ژانر درام فانتزی معمایی عاشقانه واقع شده امیدوارم خوشتون بیاد چون اولین داستانم توی تستچی و نیاز به تخیل بالا داره❤️?
بعد از مرگ مادرم و ترک کردن پدرم داغون شدم مادربزرگم شد سنگ صبورم ولی با فکر اینکه اونم بزودی ترکم میکنه خودم رو تو اتاقم حبس کرده بودم چرا پدرم ترکم کرد چرا مادرم بی دلیل مرد و چرا زندگیم اینطوری شد روزی نبود که به این فکر نکرده باشم چون جزی از من بودن ظهر بود و من روی صندلی با ژاکت مادرم نشسته بودم به پنجره خیره شده بودم خوابم میومد که چیزی از جلوی پنجره رد شد که توجهم رو به خودش جلب کرد لرزه به تنم افتاد و این اتفاق خیلی نادره بدون فکر کردن از اتاقم رفتم بیرون تا برم پیش مادربزرگم این که از اتاقم بیرون هم اتفاق خیلی نادری بود چون من از اتاقم بیرون نمیرم کل خونه رو گشتم داد می زدم:«گرنی(مادربزرگ به انگلیسی میشه grandmother برای همین اون لیزا مادربزرگش رو گرنی صدا میزنه) کجایی گرنی لطفاً لطفاً اگه صدام رو میشنوی جواب بده.» در هر ثانیه کلی فکر ترسناک به سرم میزد و نمیتونستم اروم بگیرم از پله ها دویدم پایین و رفتم سمت در ورودی اما جلوی در ورودی خشکم زد خیلی وقت بود از خونه پام رو بیرون نزاشته بود اروم و با ترس دستم رو به دستگیره نزدیک کردم نمیدونستم اگه برم بیرون کیا رو میبینم چه چیزایی میشنوم و چه اتفاقاتی میفته ولی مادربزرگم از هرچیزی مهم تر بود در رو باز کردم نور خورشید میخورد تو صورتم ولی وقتی برای تماشای خورشید نداشتم پس از خونه رفتم بیرون.
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
وای چه جالبه برم پارتای بعدیو بخونم
دوستان قسمت دوم رو گذاشتم
اگه دیر شده ببخشید من هنوز ایده ی خاصی به ذهنم نرسیده
عالی بود بهترین داستان تستچی بود اینو برای این میگم چون همه ی داستان های تستچی درباره ی دختر کفشدوزکی یه و این واقعا یه داستان عالی و متفاوت بود پس به نظرات منفی توجه نکن و به کارت ادامه بده،????❤
خیلی ممنون
وااااای عالی بود تورو خدا زود قسمت بعدیش رو بزار معرکه بوووود????????????❤❤❤❤❤❤❤???????
ممنون فکر نمی کردم انقدر اولین داستانم خوب باشه
نزاری بعدی رو بهتره ?
چرا؟