اینم قسمت 11 یا همون فصل دوم قسمت اول عکسی که مشاهده میکنید عکس کلارا و کای هستش ( کپی عکس ها به شدت ممنوع )
چشمام رو باز کردم یکی داشت بادم میزد یکی از اونور داشت میخندید کای هم داشت با استرس توی چشمام نگاه میکرد استاده هم مثل چی داشت با نگراتی نگاهم میکرد یعنی از هیچی که نمیترسیدم از نگاه استاده مردم ? اروم بلند شدم و بعد استاده ازم پرسید خوبی ؟ گفتم اره گفت چیشد یهو؟ گفتم نمیدونم ? و بعد گفت مطمئنی که خوبی؟ گفتم اره الان خوبم و بعد دوباره رفت پشت میزش و بعد گفت خوب بهتره بریم سر بحث خودمون خوب بچه ها کجا بودیم؟ یکی گفت داشتیم میگفتیم دلیل ابی بودن چشم های کلارا و کای چیه?? معلمه گفت یکی داشت میگفت لطفا بگه? دوباره همون فرد گفت من فکر میکنم اونا پرو دریایی بودن? همه زدن زیر خنده و بعد استاده گفت اونا یه جورایی خوناشامن? چشمام گرد شد و بعد استاده گفت خوب حالا بریم برگردیم تا با بقیه دوستان هم اشنا بشیم ...... امروز بعد از دانشگاه کای گفت نظرت چیه کلارا امروز یک روز دخترونه داشته باشیم ؟ بعد از نگاه کردن به کای که مشکلی با این موضوع نداشت گفتم فکر خوبه? و بعد دختره دست منو گرفتن و بعد رفتیم خرید..... وقتی که داشتیم برمیگشتیم یادم اومد دیگه پیش پدر بزرگ و مادر بزرگم زندگی نمیکنم? بعد سعی کردم دخترارو بپیچونم که نشد?
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
عالی بود من رفتم بعدی
عالیه لطفا داستان منم بخونیم اسمش عشق ابدیه یا عشق ابدی
چرا نمیزاری پس مگه قرار نبود زودتر بزاری؟?
دوستان نظرات تک تکتون رو خوندم
میخوام به همه یکجا پاسخ بدم
کلمه یهو تیکه کلاممه ولی سعی میکنم به ناگهان تغییرش بدم
اینجوری که اکثریت گفتن باید یه کاری کنم کای برگرده پس کل برنامه هاپ تغییر میکنه
من یهویی ( گفتم تیکه کلاممه) حسم که بگیره داستان رو مینویسم برای همین معلوم نیست که کی داستان رو میزارم ولی تا قبل از جمعه قسمت 12 رو میزارم
با تشکر تا الان صفحه 9 قسمت 12 رو نوشتم صفحه آخرشم میزارم
میخوام قسمت 13 رو یکم هیجانی کنم
راستی توی.پاسخ به این نظر بگید که برای هیجانی یا ترسناک کردن داستان از نظر شما باید چیکار کنم چون خودم بیشتر در موارد عاشقانه ماهرم ولی در هیجان و ترسناک زیاد نه پس همگی بگید که از نظر شما هیجانی و ترسناک چجوریه ولی لطفا اتفاقاتی که توی تست های دیگران افتاده رو نگید چون دوست ندارم از روی تست کس دیگه تقلید کرده باشم♥
با تشکر از همگی♥
هیچ وقت این حرفو نزن به خدا خیلی هیجانی هست دیگه جون هر کی دوس داری نکن . یه زره دیگه بگذره باید باتری بزاریم تو قلبمان ??
بعد ترسناکی هم مثل پارت هشت کیتی و میدزدن و پارت اول که منم هستن اما به نظرم زیاد توجه نکن به گفته ها و نظرات چون ممکنه از زیبایی های داستانی که خودت طرا حی کر دی کم چون خب بالاخره ما که مثل شما حرفه ای نیستیم
بع من داستانی که بیش از حد عاشقانه باشه بدم میاد چون واقعا حد و مرزی داره . و اینکه خیلی خوب هست که آنچنان عاشقانه نیس .
دوستام دیوونه ی داستان هات شدن از میگم کی میاد کی میا منم میگم میاد دیگه ?
باشه حتما عزیزم زود زود میزارم و میزان عاشقانه گیش رو کم می کنم♥
اگه دوباره هر دو شون خون اشام بشن خیلیییییییییییییی بهتر میشه الان یکمی از هیجان داستان رفته اگه این کار رو نمیکنی یکمی باحالش کن.
از بس جاهای حساس نوشتی *یهو* و کات کردی من از حرف یهو زده شدم?
چی شد؟
کای مرد؟
دورو خدا قسمت بعدی رو زودتر بزار?
عالی بود عالی من ادت کردم سر جای حساس کات کنی???
وای خدای من تو عالییی ولی به جای این برو میراکلس هم بگذار دارم میمیرم توروخدا برو اون رو بذار من هر ثانیه تو تستچی می بینم نیومده و اینم عالیه
بهتر جان چون تو فکر میکنی در مورد همین به خوابت میاد منم همین طورم