بییییی شرحححححح
گاکامی گفت دستم رو بگیر و مرینت رو برد نزدیک پرتگاه یک دفعه... از زبان مرینت: کاگامی منو برد نزدیک پرتگاه یک دفعه گفت موفق باشی و هولم داد پایین😀 بعد که خوردم زمین یکدفعه از خواب پریدم و نفس نفس زدم😤 بعد داد زدم کاگامییییی😵( دوستان مرینت رو تخته و ادرین و اوین و آناستازیا و دریان بالا سرش بودن) ادرین: مرینت خوبی؟😨 تقریبا ۲ هفته هست هوشياری ت رو کامل از دست دادی😕 مرینت: من خووبم کاگامی کجااااست😭 آناستازیا:مرینت همون جور که در خواب دیدی کاگامی در شهر تسخیر شده گیر افتاده🤕 ادرین: اینجا چخبره😨(دوستان دریان و آناستازیا و به قول کاگامی فقط خانواده ی درجه یکش پیششن) مرینت جریان رو تعریف کرد🤕
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
عالیه
داستان های من هم بخون لطفا
مرسی
سلام چرا پارت بعدی نمیاد
خیلیییییییییییییییی عالیییییییییییییی بودددددد💜💜💝💝💖💝💜💝💖💜💖💜💖💜💝💖💝💖💖💝💝💖💖💜💝💖💝💝💖💜💖💜💖💜💖💜💖💜💖💝💝💖💜💜💖💜💝💖💜💖 به تست های منم سر بزنید لطفا ممنون رها جان خیلی عالی بود😉😉😊
عالی
عالی بود
عالی بود