
بییییی شرحححح
کاگامی: چشماتو باز کن😈💜 مرینت: م.منظور.رت چچیه؟😭😢 اینجاااا کجاستت😵😱😭😖 کاگامی: اینجا شهر تسخیر شده ی اتاوانا هست😀 مرینت: گگفتی ت.تسخیر شدههه؟😶🤯😱 کاگامی: منظور از تسخیر شده رو هیچکس نمیدونه🤷♀️ مرینت:اینجا چخبرهه🙀 کاگامی: سال ها پیش یک شئ شبیه مثلث رو یک خانم و یک آقا که اسم مرده دریان بود ساختن اما بعد مردن🤕 در آینده ی مردی بد جنس و طمع کار که فامیل زن جانشین آناستازیا هست اونو پیدا میکنه و برای اهداف خیلی بد و تصرف جهان از او استفاده میکنه😢 بعد طبق افسانه ها بانویی چشم آبی با موهای آبریشمی ی آبی پر رنگ اونو شکست میده🤩 اما چون من موهام هم رنگ اون زنه که میگن، هست همه میان میگن تو باید به ما کمک کنی.😑 منم از اون زمان مخفی شدم و دنبال راهی بودم که اون زن رو پیدا کنم و تو خیلی شبیه اون افسانه هستی🤩🤩🤩🤩😍😍😍
کاگامی: جریان اینکه اسم این شهر رو گذاشتن تسخیر شده اینه که اگه کسی وارد اینجا شه هیچ جوره بیدار نمیشه🤕 منم از آینده اومدم مثل تو، اما نزدیک ۳ سال اینجا گیر افتادم🥺 و مجبور شدم ار شوهر و دخترم ژاکلین دور بمونم😢 کم کم با رسومات اینجا کنار اومدم😶 از آینده چیزی جز ژاکلین و همسرم یادم نیست😭 مرینت: اها،من و همسرم جانشینان آناستازیا و دریان هستیم😁
کاگامی:خیلییییی عالیه😍🤩 چون جانشینان اونا میتونن به دنیای خودشون برگردن😋 و وقتی برگشتید یک سال زمان نیاز دارید تا اون شخص بد رو پیدا کنید🤨. به محض پس گرفتن معجزه گر از اون تو و شوهرت یک روز به این دنیا بر میگردید😇 و طلسم هارو از بین میبرید🤑 و به محض از بین رفتن طلسم ها من در دنیای واقعی بیدار میشم🤩(دوستان کاگامی به مرینت هم گفت که ممکنه اون شخص بد یه دار و دسته درست کنه) مرینت: چجور به دنیای واقعی برگردم😶؟ کاگامی: وقتی داخل دنیای خیالی یعنی اینجا بمیری و مرگت خیلی ناجور باشه بدون درد به دنیای خودت برمیگردی😀 مرینت:
مرینت: جااااان😱؟میفهمی چی میگی🙀 میگی مرگ ناجور داشته باشم و بدون درد به دنیای خودم بر میگردم🤯؟ کاگامی: این دنیا خیالی هست و درد رو احساس هیچکی نمیکنه.😂 بعدشم فقط باید این موضوع رو به خانواده ی درجه یکت بگی اوکی😃؟ مرینت: درجه بندی مگه داره؟😶 کاگامی: نه از خودم در اوردم😶 معلوووومه درجه بندی داااااره😐 شوهر و بچه هات درجه ۱ حساب میشن😀 مرینت: اوکی اما چجور باید بمیرم😀؟ (راوی: یعنی آخه حرف زدن راجب مردن انقدر ساده😶😐) کاگامی: دستمو بگیر. از زبان مرینت یک دفعههههههههههههههههههههههههههههههه😱😱😱😱😱
پیام بازرگانی: آن مان نبارا دو دو اسکاچی آنا مانا کلاچی😂😂😂😂
باااااااا باااااااای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود
وای تو رو خدا قسمت بعد رو بزار