8 اسلاید توسط: DingO انتشار: 4 سال پیش 100 مشاهده گزارش ذخیره افزودن به لیست


اشتراک گذاری

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (9)
  • عاا خب ببخشید من پیامتو با یک ماه تاخیر دیدم😂🥲
    نمیدونم الان این پیاممو میبینی{ درواقع میخونی😂} یا نه ولی خابم اینجوری بود که من تویه یه جنگ بودم و داشتم به اونا کمک میکردم و توی یه هتل اقامت داشتم ولی طرف داشت باهام انگلیسی حرف میزد و منم کامل متوجه میشدم با اینکه من انگلیسیم فعلا در اون حد عالی نیست🥲توی خرابه ها راه میرفتم و با مردم اونجا حرف میزدم.میشه گفت این خوابم خیلی خوب تو ذهنم مونده چون فکر کنم مال بیشتر از یک سال پیشه🥲

  • اوم عجب خوابی دیدی منم یه بار خواب عجیبی دیدم که با بقیه ی خواب هام فرق داشت و جالبیش اینه که اون خوابم از بقیه واضح تر توی ذهنم مونده

    • اره خیلی عجیبه😂من خواب عجیب ترم دیدم البته میدونم خسته میشی انقد حرف بزنم😐راستی خوابت چطوریه ؟ مشتاقم بشنوم(چه گوجما فایل صوتی نیست میگم بشنوم😐😂)

  • راسی نتیجه این بود که اصلا شبیهت نیسم🙂
    به همه گفتم شخصیت من با همگی متفاوته🤤
    هرتستی انجام دادم نتیجش این بوده😁
    اخه میدونی من با همه فرق دارم هیچکی شبیهم نیس نه ظاهری نه باطنی

  • اون اخری من همش میخندم در واقع منو دوستم مرض خنده داریم به بد ترین چیزا هم میخندیم من یه خواب فوق العاده ترسناک دیدم بیدار شدم مردم از خنده ننههه😂😂😂
    فک کن تو خواب بخوای کشته بشی شکنجت بدن مدیون باشی اواره باشی بعد از خواب بیدار بشی🤣🤣🤣
    جرررررررر😂😂😂من که مردم میخوای واست تعریفش کنم؟؟؟

    • اوووم حتماااا💜💜💜💜

    • من خواب دیدم ما یه خوانواده فلسطینی پرجمعیت هستیم بعد من با یکی دعوام شد البته دعوا رو اون شروع کرد و منم تلافی کردم بعد ناراحت شدم از خونه رفتم بیرون نزدیکای بیت المقدس که بودم اسراییلی ها منو گرفتن میخواستن بکشن منو اما یه حسی تو وجودم میگفت شکنجتم بدن هیچ دردی احساس نمیکنی همون لحظه هم من پشیمون شدم که از اون ادم انتقام گرفتم نمیتونم بگم اون کی بوده بعدمن با چن نفر اشنا شدم با هم نقشه کشیدیم چطور از دستشون فرار کنیم اول اونارو فراری دادم بعد خودم تفنگاشونو برداشتم ترسوندمشون فرار کردم

    • بعد اومدم ایران با یه زنی اشنا شدم بعد اون کمکم کرد اول منو برد یه ساختمون نیمه کاره بعد اونجا بهم کمک کرد به خانوادم برسم

    • راستی اونی که ازش انتقام گرفتم واقعا وجود داره اما من به هیچکی نگفتم اون کیه و میخوام بزرگ بشم اگر دیدمش ازش عذر خواهی کنم

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.