
سلام من اومدم!! بچه ها بعضیا تون گفته بودین که استلا رو حذف کنم ولی اکثرا دوسش داشتن پس حذفش نکردم و بگم که معجزه اسای لیدی باگ و کت نوار می تونه باهم یه ارزو رو براورده کنه ولی تو این قسمت یه اتفاقی میفته در رابطه با هویت هاک ماث و اون ارزوئه و عجله دارم گزینه نداریم فقط بزنین رو صحیح
از زبان گابریل:بعد از اینکه با کلارا گریس صحبت کردم و تماس تصویری رو قطع کردم یکهو از پشت تابلوی امیلی یه صدا اومد و من تابلو رو زدم کنار و دیدم کتابی که اطلاعات در مورد معجزه گر ها توشه داره به طور عجیبی برق می زنه و تکون می خوره!!! من برش داشتم و یکهو یک صفحه ای باز شد که انگار تازه نوشته شده بود!! چی؟؟ یه معجزه اسای جدید؟ و خیلی قدرتمند؟ که اگه با معجزه اسای لیدی باگ و کت نوار با هم هر سه کنترل بشن می تونن نه تنها یکی بلکه ۵ تا ارزو رو براورده کنن!! من باید اونو بدست بیارم!!چشامو بستم و در دوردست یک حس منفی احساس کردم، حس دختری که توسط همه نادیده گرفته میشه(نترسین مرینت نیست) باید برم نورو بریم (و اکوما رو فرستاد و اون دختر رو شرور کرد و قدرتش این بود که با اشعش به هرکی می زد اون فرد فقط به اون توجه می کرد و هر کاری اون می گفت انجام می داد)از زبان مرینت:دلتا گرل(اسم ابر قهرمانی استلا) تازه رفته بود که یکهو صدای جیغ و داد اومد و من سریع برگشتم که به ادرین بگم وقت تغییر شکله ولی اون ناپدید شده بود!!! خوب ولش بعدا میاد حتما و من تغییر شکل دادم و رفتم و ببین کی اونجاست کلوئی متظاهر اه اه این چرا اینجوریه !! من دیدم که رز و جولیکا به همراه لوکا در حالت قهرمانیشون دارن باهاش می جنگن و منم رفتم. از زبان ادرین:
من رفتم خونه که یه سرکی بکشم و دیدم که گوشه ی در اتاقم بازه و بابام داره با با با یه موجود سوسنی شبیه پلگ صحبت می کنه ؟؟ نه خدایا امکان نداره ! یکهو پلگ گفت واای ادرین اون نورو هست! کوامی هاک ماث!! یعنی بابام هاک ماث بوده ؟ اخه ... چرا.... چرا... و از خونه دویدم بیرون که یکهو صدای داد و فریاد شنیدم! وای یه شرور! و اون .... کلوئی بود ؟ وای از دست این دختر!!! سریع گفتم پلگ کلاز اوت و رفتم اونجا... از زبان مرینت:
رفتم اونجا و گفتم باید اشعه ی کلوئی رو خراب کنیم....کسی کتاکلیزم نخواست ؟؟؟ برگشتم و دیدم ادرین اومده و گفتم پیشی نکن الان وقتش نیست.. ولی. یکم حالت بده چیزی شده ؟ اون گفت نه و یکهو یکی داد زد مواظب باشین !! اون دلتا گرل بود که سریع پرید حلومون و یک دریچه از قدرت های بانیکس رو باز کرد و اشعه توی اون خالی شد و به یک سمت دیگه ی دیوار خورد. اخیش گفتم سلام دلتا! گفت سلام نگا کنین فکر کنم اکوماش توی کش موش باشه و کت گفت نه تو اشعشه و من گفتم بیایی هر دوتا رو بگیریم و رز و جولیکا کلوئی رو نگه داشتن و لیدی باگ و لوکا هم مردم تحت کنترل کلوئی رو مراقبشون بودن و دلتا با عصاش که ستاره ی سرش جدا می شد و مثل یویوی لیدی باگ میچرخید اشعه ی کلوئی رو گرفت و کت نوار هم رفت نزدیکش و کش موش رو در اورد و هر دو رو نابود کردن و ؟؟ اکوما تو کش بود!! لیدی باگ گفت افرین و می خواست اکوما رو بگیره که دلتا گفت بذار من امتحان کنم و لیدی باگ گفت حتما و دلتا ستاره ی سر عصا شو چرخوند و اکوما رو توش گیر انداخت و ازاد کرد و لیدی باگ گفت افرین ماهرانه بود!! و لوکا و رز و جولیکا خداحافظی کردن و رفتن که...
از زبان استلا:ادرین خیلی ناراحت به نظر می رسید و من رفتم طرفش و لیدی باگ هم اومد و من پرسیدم چی شده گفت اوه ! هیچی! و من گفتم مطمئنی ؟ یکهو دیگه نتونست تحمل کنه و گفت نه هیچی خوب نیست این وحشتناکه پدرم اون.... اون...
اون هاک ماثه!!!
از زبان ادرین: من بابامو لو دادم و قیافه های ما این جوری بود(یه چیزی یادم رفت.. تبدیل به حالت عادیشون شدن)قیافه ی من?? قیافه ی استلا? قیافه ی مرینت? قیافه ی تیکی? قیافه ی لونا? قیافه ی پلگ?پلگ یکهو گفت به به چه کممبری بود!! من مرینت استلا تیکی و لونا همزمان به پلگ تشر زدیم که: کممبر مهم نیستتتت!!????????? و اون گفن واای وای باشه ببخشید انقدر بد دعوام کردین که کممبر تو شکمم چه عرض کنم تمام کممبرای دنیا هضم شدن???
مرینت گفت پس پیشبینیم درست بود... من گفتم چی؟ گفت یادته اون روز که بابات اکومایی شده بود من گفتم اون هاک ماثه؟ ادرین گفت پس چهجوری خودش اکونایی شده بود ؟ دلتا تغییر شکل داد و گفت بیایین و لی نمی خواد شما تغییر شکل بدین ما رفتیم و دیدیم که بابام اول تغییر شکل داده و بعد خودش رو اکومایی کرده من گفتم پس این یعنی ناتالی مایوراست ؟؟
استلا گفت:فکر کنم..... وااای چی شد؟؟؟ و یکهو همه ی تصویر هایی که تو اتاق دلتا بود(مثل اتاق بانیکس) به غیر از یکی سیاه و سفید شدن و دیگه چیزی رو نشون ندادن!! واای چه اتفاقی افتاده؟
ما رفتیم به طرف تصویری که از بین نرفته بود و استلا دستشو گذاشت روش و اون....
پایان ببخشید فردا یا پس فردا بعدی رو میذارم نظرات یادتونه نره وبای بای??????????
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اصلا جالب نیست اینکه یه ابرقهرمان بیاری که همه ی قدرت ها رو داشته باشه هرکی باید یه قدرت متفاوت داشته باشه اینجوری که اصلا داستان جالب نیست
بعدی رو بزار ????
اومده بعدیش
آره عوضش کن معجزه گر استلا رو بده مرینت
عالیه بود
استلا رو حذف کن معجزه گرش رو بده به لیدی باگ
عاشق داستاناتم