قسمت هفتم امیدوارم لذت ببرید
اشک هام راهشون رو پیدا کردن و سرازیر شدن خیلی بهم نزدیک شده بود خیلی می ترسیدم بلایی سرم بیارنفس های کثیفش رو روی صورتم حس میکردم اون عوضی منو بوسید و من با هر زوری که شده بود دستام رو آزاد کردم و هولش دادم اما بازم آمد سمتم طی درگیری لباسام پاره شد دیگه هیچ امید برای نجات پیدا کردن نداشتم چشمام رو بستم و محکم فشار دادم +خدایا لطفا خواب باشه و من بیدار شم یکم بعد احساس کردم دیگه نزدیک نیست چشمام رو باز کردم و متوجه شدم که مردی با کلاه و ماسک داره کتکش میزنه همون جایی که بودم نشستم زانو هامو گرفتم تو بغلم و شروع به گریه کردن کردم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
۹ ماه گذشته و تو هنوز نمیخای پارت بعدی و بنویسی
نمیدونم چی بگم ولی برگرد و بنویس
عالی بود و اینکه پارت جدید داستان نوازنده ی رویا هم اومد اگه دوست داشتی بخونش حتما
چرا نیستی من خیلی نگرانتم چند روزی صبر کردم گفتم شاید نمیتونی بیای تستچی ولی الان تقریبا 10 روزه هر روز پروفالت رو چک میکنم بلکه ادامه داستانت رو بزاری ولی اعلانش واسه من نیاد ولی خبری نیس یه خبر از خودت بده:(
پارت بعدی رو بیرون نمیدی؟؟؟
من چند چند هفتس منتظرم:(
عالی لطفا پارت بعدی رو سریع تر بزار
مرسی گلم💖💖 تا بازدید خاش حداقل به ۲۰ نرسه نمی زارم