
اینم از پارت شیشم
ویولت (دختر جديده) : سلام به همگی من ویولت اندرسون هستم و بله اولا انسان بودم و خودم با جادو خودمو تبدیل کردم به یه هیولا یا به عبارتی جادوگر لطفا اگه حرفی برای گفتن دارین همین الان بگین همه ساکت شدن ویولت : خب می بینم خبری نیست پس لطفا زمان های دیگه مزاحمم نشین خب من باید کجا بشینم استاد؟ استاد اسنایدر (استاد روابط با هیومی ها) : می تونی فعلا آخر کلاس بشینی فردا یه جای مناسب تر برات پیدا می کنیم ویولت یه نیمچه تعظیم کرد و رفت سر جاش اصلا آدم شروری نمیومد ولی خیلی رک و پررو بود هیومی اش مال عنکبوت بود و توی درس استعداد های جادویی خیلی مهارت داشت البته همه ی درسهاش خوب بود و همیشه بهترین نمره رو می گرفت و یکم زیادی با آدرین خوش و بش میکرد مرینت :تو نباید وقتی واقعا منو دوست داری با اون دختره خوش و بش کنی آدرین : مرینت بیخیال خودت می دونی تو قلب من جز تو کسی نیست راستش اون و من از بچگی با هم دوست بودیم حالا اگه اون بخواد از مرز دوستی بینمون عبور کنه من قول میدم دوستی ام رو باهاش قطع کنم مرینت : به نظر من اون همین الانم مرز دوستی رو رد کرده آدرین بغلش کرد و گفت :بیخیال دیگه بخند بعد شروع کرد قلقلک دادنش و تهش جفتشون زدن زیر خنده
یه چند ماهی گذشت و مرینت مهارت هاش بهتر شد و داشت با ویولت رقابت می کرد کلاسا اینجوری بود که 10 تا دختر و 10 تا پسر تو یه کلاس بودن و یعنی کلا 20 نفر و توی آخر هر کلاس اونا نمره می گرفتن 1 بهترین نمره و 20 بدترین نمره بود که یکی می گرفت اگه کسی پنج بار 20 میشد از آکادمی اخراج میشد و جادو هاش ازش گرفته می شد توی کلاس مرینت هم مرینت و ویولت یا 1 بودن یا 2 ولی آدرین همیشه ثابت و نفر اول پسرا بود و کسی نمی تونست باهاش مقابله کنه شاید تنها کسی که خیلی سعی می کرد مارکوس بود و اون می خواست نظر مرینت رو به خودش جلب کنه اما موفق نمی شد تیکی شکل کاملشو پیدا کرد تبدیل شد به یه کفشدوزک که خال هاش در حالت حمله تبدیل به بمب می شد و سایزش بزرگ میشد و در حال دفاع تیکی یه سپر بزرگ برای محافظت از مرینت بود مرینت : وااای خدا جون امروز چقدر خسته شدم تیکی :امروز تو همه ی کلاسا نفر اول شدی بایدم خسته بشی مخصوصا وقتی رقیبی مثل ویولت داری کسی که مثل خودت اول آدم بوده بعد تبدیل شده به هیولا مرینت :اون فرق می کنه اون خودش خواست تبدیل به هیولا بشه اما من.... من نمی دونم سایه ی مرگ میگه من باید خودم بفهمم اما من چجوری باید بفهمم مخصوصا که از وقتی اومدم اینجا تقریبا یک ماه گذشته و من چیزی یادم نمیاد تیکی : من احتمال می دم که هیولا شدن تو کار سایه ی مرگ باشه چون اون از همه متنفره شاید فک کرده اگه تورو به هیولا تبدیل کنه تو ضعیف و درمونده میشی و اون خیلی راحت می تونه ازت برای اذیت کردن آدرین استفاده کنه اما اون اشتباه می کرد مرینت :نمی دونم ولی می دونم دوست دارم الان بخوابم تیکی : باشه ولی بهتر نیست یکم... ا خوابت برد صبح بخیر مرینت
استاد اسنایدر : خوب امروز می خوام درس مهمی رو به شماها یاد بدم هیومی ها موجودات شگفت انگیزی هستن ما الان تقریبا وسطای ترم هستیم پس امروز شما میان ترم دارین اولین موردی که شما تو میان ترم امروز نمره می گیرین اینه که هیومی شما شکل اصلی خودش رو پیدا کرده باشه و قدرت هاش فعال شده باشن این یعنی شما هم به قدری قدرتمند شدین که بتونین میزبان یه هیومی بشین پس به ترتیب لیستی که می خونم میاین و هیومی هاتون رو نشونمون می دین اول پسرا : 1_آدرین. 1_ مارگارت 2_ کیم 2_آلیا 3_ نینو. 3 _ کاتارا 4_ مکس. 4_ رزیتا 5_ ناتانیل. 5_ کلویی 6_ ایوان. 6_زویی 7_ لوک. 7_ بلیر 8 _ جاسپر. 8_ النور 9 _ اسلاد. 9_انسیا 10 _ مارکوس. 10 _ ویولت مرینت : ببخشید استاد چرا مارکوس و ویولت که نمره های بالایی دارن جزو نفرات آخر تست میدن؟ استاد اسنایدر : این درخواست خودشون بوده بانو مارگارت مرینت : اوه که اینطور ممنون که جواب دادین
استاد اسنایدر : خوب اول پسرا آدرین؟ آدرین : بله استاد پیشت پلگ بیا بیرون پلگ : نوموخوام می خوام پنیرمو بخورم آدرین : پلگ لطفا پلگ : باشه استاد اسنایدر : آقای دراکولا ما همه ی روز رو وقت نداریم آدرین :چشم الان خوب همون طور که می بینید پلگ شکل کاملش رو پیدا کرده و الان یه گربه اس اسنایدر : ادامه بدین لطفا آدرین : اما زمانی قدرت واقعی اش رو نشون میده که : پلگ افزایش قدرت، نیروی آخر پلگ :ای خدا نیروی آخر نه و یهو پلگ تبدیل به یه شیر غول پیکر و سیاه با بال های سیاه و بزرگ شد و می تونست از دهنش آتیش سبز رنگی رو در بیاره استاد اسنایدر :یکم معطل شدیم اما نتیجه ی کار معرکه بود نمره ی کامل خوب حالا نوبت خانم مارگارته بفرمایید لطفا : مرینت : چشم تیکی بیا بیرون مرینت : تیکی شکل کاملش یه کفشدوزکه که سایزش بزرگ تر از کفشدوزک های معمولیه همه ی کلاس زدن زير خنده به جز آدرین و مارکوس اسنایدر :چرا می خندین کفشدوزک هم به نوبه ی خودش حیوانی قدرتمنده کلویی : درسته ولی برای کشتن کک ها همه ی کلاس رفت رو هوا اسنایدر :ساکت شین دیگه بسه اگه ادامه بدین یا کس دیگری رو مسخره کنین از همتون نمره کم می کنم تا پاس نشین و دوباره ترم بعد تو همین کلاس باشین بالاخره خنده ها ساکت شد و مرینت ادامه داد :خوب آره کفشدوزک ضعیف به نظر میاد ولی به نظرتون هنوزم ضعیفه؟ تیکی افزایش قدرت،نیروی نهایی یهو تیکی به یه سوسک بزرگ و قرمز و خونی تبدیل شد خال هاش دونه دونه جدا شدن و تبدیل به بمب شدن رو سر بچه ها می خواستن فرود بیان که تیکی یهو تبدیل به یه سپر بزرگ شد و بمب ها به هیچکس آسیب نزدن نفس تو سینه ی همه حبس شده بودن اول یه کفشدوزک کوچولو دیدن و الان از هرچی کفشدوزک بود می ترسیدن
استاد اسنایدر : حمله و دفاع عالی بود نمره ی کامل کلاس همین طور ادامه پیدا کرد تا رسید به آخرین دختر و آخرين پسر مارکوس : وولفی افزایش قدرت، نیروی نهایی هیومی هاپو کوچولو و بامزه ی مارکوس تبدیل به یه گرگ با پنجه های یخی و چشم های هیپنوتیزم کننده بود و عنکبوت کوچولوی ویولت با گفتن جمله ی مخصوصش تبدیل به یه عنکبوت غول آسا شد که می تونست با دهنش آهن و فولاد رو خورد کنه و خیلی راحت دشمن هاش رو تو تار هاش گیر بندازه و بعد نوش جان کنه نمرات مرینت و ویولت و تو پسرا آدرین و مارکوس خیلی شبیه بود پس استاد به شک افتاده بود که به کی نمره ی یک و به کی نمره ی 2 بده
در آخر هم به خاطر وقت تلف کردن پلگ به آدرین نمره ی دو و به مارکوس یک داد و به مرینت به خاطر قدرت های معرکه اش و اینکه هم می تونست حمله کنه هم دفاع نمره ی یک داد و ویولت دوم شد بعد از کلاس وقتی برگشتن مارکوس زودتر از آدرین رفت تو اتاق مرینت و گفت : خوب خوب نظرت چیه دو تا برنده ی امروز با هم یه دوری بزنن مرینت :مارکوس بیخیال مارکوس : از اول تا حالا همینو میگی باور کن جایی که می برمت برات پشیمونی نمیاره مگه ما دوست نیستیم؟ مرینت : باشه ببخشید مارک من سرم با درس خوندن خیلی گرم بود اصلا حواسم به تو نبود بیا بریم مارکوس پس قول بده هر وقت گفتم چشماتو ببندی خوب؟ مرینت : باشه
مرینت : مارکوس به یه جایی که رسیدیم دستاشو گذاشت رو چشام و گفت که نگاه نکنم وقتی چشمامو باز کردم توی یه ماز (یه هزارتو) بودیم که پر از گل رز سرخ بود خیلی قشنگ بودن و بوی خوبی هم می دادن مارکوس : اینجا قشنگترین باغ عمارته دوست داشتم بیارمت اینجا ولی خوب بیخیال مرینت :اینجا معرکه اس خیلی خوشگله مارکوس : جالب ترش اینه که هر ماه به یه رنگه مثلا الان تو ماه جولای (تیر) رنگش قرمزه تو ماه فبریه (بهمن) رنگش آبیه و تو ماه آپریل (فروردین) رنگش صورتیه مرینت :این فوق العاده اس
تا حالا تو خود ماز هم رفتی؟ مارکوس : وقتی پنج سالم بود رفتم توش و گم شدم بعد از 7 ساعت اونجا موندن پدرم بالاخره پیدام کرد و من از شدت ترس یه دو روز مریض شده بودم بعد از اون دیگه جرعت نکردم دوباره برم توش مرینت :ولی الان که می تونی پرواز کنی چرا می ترسی اگه گم بشی می تونی با پرواز کردن ازش بری بیرون مارکوس : تو نمی دونی نه؟ این ماز جوریه که وقتی یه نفر واردش میشه بالاش رو بوته های گل به صورت جادویی می بندن تا نتونی تقلب کنی مرینت : اوه که اینطور می خوای دوباره امتحان کنی؟ ایندفعه منم باهاتم مارکوس : نه ممنون من ترس از هزارتو دارم مرینت : اه واقعا؟ پس باید به ترست غلبه کنی و دوید تو هزارتو مارکوس : نه مرینت صبر کن ای خدا حالا گم میشی و رفت دنبالش
مرینت : خوب چرا نیومد حالا میادش فک کنم از یه راه دیگه رفته واای این گلا چقد خوشگلن شاید بشه یکیشون رو کند اما تا دستشو زد به شاخه ی گل خار گل رز رفت تو دستش مرینت : آخخ فقط یه خار بود هی وایسا چرا دنیا داره دور سرم می چرخه؟ وااای خدا سرم گیج میره بعد یهو بیهوش شد و افتاد کف زمین آدرین : ای خدا مرینت کجایی؟ نالا : ببخشید قربان اگه دنبال بانو مارگارت هستین باید بگم با مارکوس رفتن ماز گل رز آدرین : اوهوم ممنون و دوید سمت ماز مارکوس :رفتم دنبال مرینت ولی خودمم گم شدم الان بیشتر از اینکه بترسم خودم گم شدم برای مرینت ترسیدم چندبار صداش زدم ولی جواب نداد حالا نمی دونم می خواست شوخی کنه یا اتفاقی براش افتاده بود همینجوری راهمو ادامه دادم که دیدم از ماز اومدم بیرون آدرین هم اومد تو : مرینت اون توئه؟ مارکوس : آره آدرین : اگه بلایی سرش اومده باشه باور کن می کشمت بهش راجع به گل ها هشدار دادی؟ مارکوس : خب آدرین :می کشمت مارکوس بعد از یه ربع گشتن مرینت رو که بیهوش بغل آدرین بود دیدم مارکوس : باور کن من نمی خواستم چیزی اش بشه آدرین : فقط برو کنار بعدا حسابمو با تو یکی صاف می کنم نگران نباش

خوب این پارتم تموم شد امیدوارم لذت برده باشین لایک و نظر و فالو یادتون نره بای تا های ♥️♥️♥️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی بود عاجی 🤩🤩🤩😍😍😍
عالی حرف نداشت 😊
عالی عالی عالی عالی فوق العاده
پارت بعععععدددددد
خیلی ممنون 🌺❤️
عالییی بود فکر کنم اولین نفرم
مرسی 🌹😊