
خب خب خب پارت سومممم هیجانی و یه کوچولو عاشقانه
لیدی باگ و کت نویر ازتون ممنونم شما به من یک قدرت جدید اضافه کردید و اون قدرت ،قدرت کنترل تنفر واقعیه و خوشبختانه من دونفر رو دارم ک همیشه از تو متنفرند و با اونها میتونم ارتش بسازم و به راحتی با مایورا تووکت رو شکست بدم و به تمام آرزوهام رو برآورده کنم....
و خب بهتون پیشنهاد میکنم ک اجازه ندید آکوما های من ب اونا برسند (هاهاهاخنده شیطانی)من با نگرانی ب کت نگاه کردم بهش گفتم ب نظرم منظورش از قدرت کنترل تنفر واقعی قدرتیه ک وقتی ما شررارت یه آکومارو خنثی نکنیم اتفاق میوفته(مثل سنگدل ۱ )اون میتونه هر کس که احساس مشترکی با لایلا یا کلویی داشته باشه مثل اونا و جزو ارتش اونا میشه....
از زبان هاک ماث(خب مایورای عزیزم مافقط دنبال یه فرصتیم تا نقشمونو عملی کنیم پس آکومای کوچک من پر بزن و لایلا اون دختر که وجودش سراسر خشم و نفرته رو شرورش کن از زبون لایلا خیلی وقت بود ک منتظرت بودم آکوما بیا و من رو ولپینا کن ....
از زبان سوم شخص بعد از شرور شدن لایلا هاک ماث به اوگفت که بره توی میدون شهر که شهردار قراره سخنرانی کنه و توهمی از لیدی باگ و کت بسازه ک دارند به گروه هاک ماث ملحق میشن...
از زبون مرینت(ب کت گفتم ک بره و اجازه نده لایلا شرور شه منم دنبال کلویی میرم...
اما وقتی رسیدم کلویی نبود و گربه گفت ک لایلا هم نیست فهمیدم ک اونا شرور شدنپس باگربه رفتیم ب میدون شهر دیدیم ک لیدی باگ و کت نویر توهمی ب هاک ماث ملحق شدند اونم جلوی مردم و مردم بخاطر این خیلی عصبانی شدند یهو یه عالمه آکوما اومدنو و مردم رو به ولپیناهای شرور شده و کویینپتس شرور شده تبدیل کردند و بقیه هم با نیش زنبور فلج شدند من و کت خیلی سریع ب طرف آب شنا کردیمو...
از افزایش قدرتمون استفاده کردیم وقتی رفتیم زیر آب جعبه معجزه گر هارو برداشتم و معجزه گر اژدها رو برای خودم و مار رو برای کت باهم یواشکی یه جا قایم شدیم من ب کت گفتم ما چطوری باید حاک ماث و اون ارتش بزرگشو شکست بدیماز هیچ کسی هم نمیتونیم کمک بگیریم چون حاک ماث هوییت اونارو میدونه حتی نمیتونیم با بانیکس ارتباط برقرار کنیم کت با خودش فکر کرد تا دنبال یه فرد مناسب بگرده منم همینطور یهو باهم گفتیم (من گفتم آدرین فرد خوبیه(اون گفت مرینت فرد خو بیه تا اسم خودمو شنیدم گفتم نه خب راستش مرینت زیاد مناسب نیست چون که اون خیلی دستوپا چلفتیه ولی آدرین خیلی خوبه اون شجاع و نترسه ....
از زبان کت نوار(وقتی لیدی باگ از من تعریف کرد دستمو پشت گردنم بردم و گفتم نه آدرین برای کار ما مناسب نیست اون راحت به هر کس اعتماد نمیکنه ولی مرینت با این ک دست و پا چلفتیه اما باهوشه و ذهن خلاقی داره پس اون مناسب تره
از زبان لیدی باگ(کت داشت از من تعریف میکرد یکم خجالت زده شدم ولی بعد به کت گفتم شاید باید یه کاری بکنیم!!کت گفت:مثلن چی؟گفتم:خب راستش...گت گفت فککنم منظورت اینه که......
خب خوشحال شدم این تستو خوندید لطفن به دوستاتون معرفی کنید بازدیها ک بالا بده پارت بعد رو میزارم و یلدتون باشه نظراتتون باعث دلگرمیه منه ❤میدونم قرار بود که یکم عاشقانش کنم ولی تصمیم گرفتم ک قسمت های عاشقانش باشه برای پارت بعد لطفن حدس هاتون رو بگید ک ب نظرتون کت نوار به لیدی باگ چی میگه تا ببینم چقدر به داستان واقعی نزدی تره بلزم ممنونمممم از تون❤❤?
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ببخشید عزیزم ولی خیلی بد شده داری مثل فصل ۳ می نویسی
سلام به مدیر محترم سایت میشه بگید چطوری باید یه تست رو حذف کرد .لطفا کامل توضیح بدید????
سلام. سازنده تست زیر همون تستی که می خواهد حذف بشه، کامنت بزاره و درخواست حذف شدن رو اعلام کنه. بعدش تستچی بررسی میکنه و در صورت امکان تست رو حذف می کنه
سلام خیلی داستانت قشنگهحتماادامه بده?