
بییییی شرححححح
یک هفته بعد از زبان مرینت: از خواب با خوشحالی بیدار شدم و رفتم تو حال انتظار داشتم همه بهم بگن صبح بخیر دیدم متیو تا مردمک چشمش تو گوشیه😂 آیدین هم نشسته ب افق خیره شده🥺 ناتالی داره غذا درست میکنه🙂 دیوید هم سر کاره 🤕 مارتا لم داده رو مبل و هدفون تو گوششه دارع اهنگ گوش میده و مارسل هم داره بقیه رو نگاه میکنه😂 مرینت: سلاااام🙂 ناتالی: سلام دختر قشنگم. بقیه: سلام مری. مارسل: خواهری به موقع رسیدی داشت کم کم حوصله ام لبریز میشد، میای بازی کنیم؟ مرینت: با... بازی😳 مارسل: منظورم بازی کامپیوتری هست😃 مرینت: اوکی🤣 مارتا و آیدین: ما هم میایم😃( بعد ۲ ساعت بازی←
مارتا: تا الان ۱۲ دست بازی کردیم هر دوازده تا رو مرینت برده😳متیو: ببینیم در مقابل منم همینجوره😏 ایدین: اووو متیو خان وارد میشود😂 بعد از سه دست بازی= مارتا: هم اکنون من اسامی برنده گان را میخوانم. نفر اول متیو رادجامر. نفر دوم مرینت رادجامر. نفر سوم آیدین رادجامر. نفر چهارم مارسل رادجامر و نفر آخر و داور مارتا رادجامر. 🙂 مرینت: اومای گاششش اولین باره دوم شدم😳 متیو: لابد همیشه زیر نفر دهم بودی و الان که نفر دومی خوشحالی🤣 مرینت: هاااار هااااااار رو آب بخندی 😂 من همیشه نفر اول بودم😏 ناتالی: غذا حاظره. بچه ها منو پدرتون باید بریم مسافرت. متیو بچه هارو به تو میسپارم 😊
متیو: چشم مادر😃 مرینت: اخه چ وضعشه ما باید مراقب متیو باشیم این باید مراقب ما باشه آیا😳 نیم ساعت بعد از رفتن ناتالی و دیوید:
مرینت: کی مایله با ادرین اینا بریم بیرون😃(الان ساعت ۱ ظهر هست) مارسل: من/آیدین: من/مارتا: من/متیو: نه😐 مرینت: حالا ما خیلی به حرف تو گوش میدیم😏 بدون تو اصلا میریم😂 متیو: اِ اینجوره؟ پس منم میام تا انجام وظیفه ام که انجام وظیفه رو انجام وظیفه های شماست نظارت کنم🙂(کی فهمید چی شد؟😂)
بکوب رو لایک بعد برو بعدی
بـــــــــــابـــــــــــای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)