دختر کفشدوزکی آماده!!!

مرینت:امروز رفتم مدرسه و یه اتفاق عجیب افتاد

لوکا و کاگامی به مدرسه ی ما اومده بودن مثل اینکه لوکا درسش ضعیف بود و فقط به موسیقی اهمیت میده چون مثل اینکه قبول نشده بود و برای همین هنوز کلاس دهمه لایلا مدرسه نبود و کاگامی رفت پیش آدرین نشست آدرین هم هی به کاگامی نزدیک تر میشد اما در کمال تعجب کاگامی گفت آدرین برو اونور تر تا بتونم هم به درسم برسم هم با تو باشم من رفتم پیش آلیا(دوست صمیمی مرینت) گفتم لایلا کجاست آلیا گفت چون تو ازیتش کردی رفته پیش رعیس جمهور آمریکا تا تحریمت کنه. گفتم بابا دروغ میگه آلیا گفت نه عکس فرستاده عکسشو نگاه کردم واقعا کنار ترامپ بود...

ذهنم اینقدر درگیر بود که رفتم خونه به معجزه گرا نگاه ننداختم

حالا یه نگاهی بندازم...

معجزه گر روباه نبود??یعنی اونو لایلا برداشته و توهم ایجاد کرده یعنی اون ترامپ الکی بوده

به الیا زنگ زدم و گفتم اون عکسو برام بفرست و اون فرستاد بعد که دقت کردم دیدم توی عکس بیرون از پنجره برج ایفل به طور کمی معلومه و فهمیدم که لایلا بردش اما چطور

بعد چند وقت در آمریکا یک مرد که خیلی شبیه ترامپ بود رو پیدا کردن اون ادعا میکرد که ترامپه اما همه مسخره اش میکردن و گفتن یعنی الان تو فرانسه ای چون ترامپ توهمی فرانسه بود اون روز ترامپ توهمی در فرانسه سخنرانی داشت و گفت من اومدم مرینت دو پن چنگ یا به قول معروف دختر کفشدوزکی رو تحریم کنم که یه نفر از اون پایین یه گوجه انداخت تو صورت ترامپ و یک دفعه قبل شد و من متوجه شدنم که

ترامپ واقعی آمریکاست

از زبان آدرین رفتم دیدم کفشدوزک و روباه نارنجی دارن با هم مبارزه میکنن منم گفتم پلگ پنجه ها بیرون و رفتم به کمک کفشدوزک و گفتم بانوی من راستی ببخشید دیگه بانوم نیستی از زبان مرینت گربه وقت این حرفا نیست گربه رفت اونور و مرینت معجزه گر روباه رو گرفت و لایلا گفت مرینت دو پن چنگ گربه گفت مرینت یعنی دختر کفشدوزکی مرینته ...

من تورو شکست میدم چون رمز جعبه ی معجزه گرا رو میدونم و کفشدوزک گفت خب عوضش میکنم رفت خونه و یه چیز عجیب دید ...