
بییییی شرحححح
از زبان مرینت: ی نفر ناشناس برام لوکیشن فرستاد گفت: بهتره به این ادرین بیای وگر نه دیگه شوهرت رو نمیبینی😨 اینو که اینو که خوندم کرک و پرم ریخت 😨 ی لباس هول هولکی پوشیدم رفتم سمت لوکیشن. تو ی خونه ی متروکه بود.با ترس وارد شدم💔 دیدم یه مرد ماسک زده گفت منتظرت بودم.😈 بعد چراغ رو باز کرد ادرین رو دیدم😨 گفتم: آزادش کن😡 ناشناس: شتر ببیند در خواب پنبه دانه😈 عمرا ازادش کنم اما بهت فرست میدم باهم ۵ دقیقه مکالمه داشته باشید😏 بعد که مرده رفت مرینت دست و پا و دهن ادرین رو باز کرد. مرینت: برا چی کت و شلوار پوشیدی؟🤨 ادرین: ای زیبای خفته ی من، فرشته ی قلبم،نوری که با تابیدن چشمم را به خوبی های جهان باز نشود، با من ازدواج میکنی؟🥺 مرینت: بهلهههههههه🥺❤ یک دفعه صدای دست و جیغ و سوت و هورا اومد و چراغ ها باز شد و جمعیت غظیمی که داشتن تماشا میکردن آشکار شدن😐 مرینت: صبر کن ببینم، ه..هم..همش نقشه بود؟😳😲
فلش بک: از زبان ادرین: خواستم به مرینت پیشنهاد ازدواج بدم اما چجور🤨😣🤔 اها فهمیدم😈 پلگ این لباسا رو بپوش نقشه اینه من با ی خط ناشناس به مرینت پیام میدم به مکان مورد نظرم بیاد😈 بعد که اومد تو میگی ادرین تو خطره اجازه میدم حرف های اخرتونو بزنید 😈 بعد من بهش پیشنهاد ازدواج میدم و جیغ و سوت و دست و هورا بلند میشه و وقتی چراغا باز میشن جمعیت نمایان میشه🥳🥳🥳 چطوره؟ پلگ: حرف نداره 😃
پایان فلش بک← مرینت: یعنی همش نقشه بوده؟😳 ادرین: اره😃 همه: مبارکهه🥳 یک دفعه همون لحظه نینو جلو الیا زانو زد و بهش پیشنهاد داد و بقیه هم همینکارو کردن😊
از زبان مرینت: خودمو پرت کردم بعد عروسی رو تخت🙂 دفتر خاطراتمو در اوردم🙂 اه یادش بخیر🤕 وقتایی که جلو ادرین به اته پته میوفتادم... اما الان باهم عروسی کردیم😃 بالاخره همون به آرزومون رسیدیم. فردا در امارت گابریل از زبان آدرین: رفتم دنبال مرینت سوار ماشین کردمش بردمش خونمون 🙂 گابریل: سلام. راستش چون همه به زوجشون رسیدن میشه بپرسم راه حلی هست امیلی زنده شه؟ 🤕 مرینت: البته ی راه هست😊 باید به کهکشان راه شیری سفر کرد و دوتا از قدرتمند ترین معجزه گر ها که یکیشون انگور بنفش و اون یکی موز هست رو باهم متحد کرد و یک ارزو بدون هیچ بهایی بر آورده کرد😃
تموم شددددد
بــــــــــــــــــای بــــــــــــــــــــــای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اخه لعنتی موز؟عکس اینها چرا تو پارت قبله؟منظورم موز و انگور بنفش است و چجوری سفر کنند؟بانیکس؟چرا کامنت کسی نداده؟اها چون 5 ساعت پیش گزاشتی بعدی را بزار