
بییییییی شرحححححح
تیکی: مرینت میتونم بهت ی چیزی بگم؟ مرینت: البته. بگو تیکی. تیکی: یه راهی هست که میشه ادرین زنده شه و برای اینکار دوتا روش هست. اولی ارزو با معجزه گر های لیدی باگ و کت نوار هست و دومی هم استفاده کردن یه معجزه گر که قدرت حاوی درمان باشه. مرینت: معجزه گری که حاوی درمان باشه رو از کجا میتونم گیر بیارم؟ پلگ: راستش همچنین معجزه گری وجود نداره و باید ساخته شه. مرینت: خب کی میخواد با کی ا. ز. د. و. ا. ج کنه تا کوامی ساخته شه؟ پلگ: منو تیکی. مرینت: 😳اوکی باووشههه😳. ادرین رو مرینت به بالکن برد وکناب معجزه گر ها و سنگ هایی که مرینت و ادرین داشتن هم ادرین. مرینت: آماده اید؟ تیکی: مرینت انجامش بده فقط. مرینت: لابسرا تیکی اند پالگ زند شهِر اعلومیه ملیه کومیه. یک دفعه یک کوامی شکل گوریل در اومد. مرینت: تو کی هستی؟ کوامی: من گریل هستم کوامی گوریل قدرت درمان کردن و محافظت و کلمه ی تبدیلم «گریل بانوی درمانگر آماده هست» مرینت: بانوی درمانگر آماده.
مرینت: نیروی شفا بخش. ادرین: اینجا کجاست؟ مرینت: درمان کنسل(کلمه ی تبدیل به حالت عادی) مرینت ادرین رو بقل کرد و گفت: بار اخرته نجاتم میدی فهمیدی؟ ادرین: اوکی بابا😂 از زبان آدرین: رفتم تو خونه همه سیاه پوشیدن و پشتشون روبه منو مرینت بود. نینو برگشت آب بخونه تا ادرین رو دید لیوان از دستش شکست بعد همه برگشتن. ادرین: چیه آدم ندیدین؟😂 الیا دوربینش رو برعکس کرد و از ادرین فیلم پخش زنده گذاشت. نینو: ر....ر........ررررررررو.....روووووووووح 😨 همه: ااااااااااااااَ (اَ یعنی جیغ) خلاصه مرینت جریان رو توضیح داد و همه اروم شدن.
مرینت: خانم ناتالی تبریک میگم. ناتالی: برای چی؟ مرینت: بعد پخش زنده برای کشب هویت شما، همسرتون دیوید برای پیدا کردن شما به پاریش اومده. از این طرف آقای دیوید. دیوید: ن.....ن.....ن..نا...تال.ناتالی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! مارسل: مامان؟ آیدین: شما مامان من هستی؟ مارتا: از دیدنتون خوشحالم مادر. متیو: خوشحالم شمارو مقالات کردم م...مادر.ناتالی: دیوید؟ مارتا؟ آیدین؟ مارسل؟ متیو؟ خوشحالم پیداتون کردم. دیوید: تو پیدامون کردی😂
الیا دست مرینتو میکشه میبره تو اتاق. الیا: مرینت بودی سال پیش بهت گفتم ب ی چی مشکوکم، نگو واقیت بوده😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳
الیا دست مرینتو میکشه میبره تو اتاق. الیا: مرینت بود بک سال پیش گفتم به ی چی مشکوکم، نگو واقیت بوده😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳
تموم. حدس بزنید الیا به چی مشکوک بوده؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)