داستانی عجیب و باورنکردنی
وارد اتاقم شدمو در پشت سرم بستم.. تا کی باید این عمارت وحشیو تحمل کنم! خسته شدم.. مگه جنسیت من مهمه؟ چرا نباید بین مردم ملیت خودم باشم..... هر روز حبس داخل این خراب شده 20سال از عمرمو گرفته و من از نوزادی اینجا زندگی میکنم.. تو این عمارت وحشی که توش به مدت20ساله که حبسم و دیگه این حبس برام عادی شده
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
زودتر بزار
ادامشو بزار حتما بیصبرانه منتظرم