10 اسلاید چند گزینه ای توسط: A.M.M انتشار: 4 سال پیش 1,535 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لطفا با نظراتتون به من روحیه بدید???
صبح از خواب بیدار شدم یه نفر برام پیام فرستاده بود گوشیم رو روشن کردم و دیدم تیمه که نوشته یادت نره امروز به مهمونی خودت بیای منم گفتم اگه کسی شرور نشه باشه . بعد خداحافظی کردیم.ولی من زیاد خوشحال نبودم فکر میکردم پدر آدرین حتما اجازه نمیده آدرین بیاد
امروز آلیا به من زنگ زد و گفت ساعت 6 بیا بریم به سمت خونه تیم منم گفتم باشه بعد خداحافظی کردیم. یهو امروز تیکی اومد جلو و گفت تولدت مبارک مرینت یه دفعه جا خوردم و گفتم امروز روز تولدمه ؟ تیکی گفت آره . من گفتم اصلا یادم نبود تیکی خیلی ممنونم. بعد گفتم پس مهمونی که تیم ترتیب داده برای همینه امروز تولدمه . منوباش چقدر فراموش کارم.
امروز ساعت پنج دیدم یه صدایی داره از بیرون میاد دیدم وای یکی شرور شده رفتم و با گربه شکستش دادم . امروز فلش نیومده بود کمک گفتم حتما داره برای مهمونی تدارک میبینه . بعد با گربه خداحافظی کردم و رفتم خونه دیدم ساعت از 6گذشته و دیدم آلیا بهم هفت بار زنگ زده سریع دویدم پایین و گفتم
ببخشید دیر کردم خواب بودم گوشیم هم رو صداش رو کم کرده بودم. بعد آلیا خندید و گفت باشه . بعد گفت بزن بریم به سمت خونه تیم ولی اومدیدم راه بیافتیم دیدم که تیم
ماشین برامون فرستاده و سوار شدیم و راه افتادیم رفتیم اوتجا دیدیم که تیم خونه اش رو کلا اصلا یه جور دیگه ای کرده . همه جا پوستر بود و رو پوسترانوشته بود مرینت تولدت مبارک وقتی رفتم تو کل مدرسه یه دفعه گفتن مرینت تولدت مبارک منم که خیلی خوشحال شدم و دیدم که تیم همه تدارکات مهمونی رو دیده ولی از همه مهم تر دیدم که
آره اون آدرین بود من دهنم باز موند ولی خیلی خوشحال شدم حتی برای اینکه میتونم اونو از دور ببینم و دیدم تیم اومد سمتم و گفت مرینت تولدت مبارک منم تشکر کردم و اون گفت یه لحظه بیا طبقه بالا منم رفتم بعد تیم به تیکی گفت تیکی تو برو تو این اتاق مخصوص کوامی . تیکی هم که از خدا خواسته از من اجازه گرفت و رفت . منم با تیم رفتم طبقه پایین . الان دیگه زمان رقصیدن بود ولی من با کسی نرقصیدم و تیم هم همینطور. همینطور بچه ها داشتن میرقصیدن که یهو
بلای جون من اومد اون کاگامی بود وقتی تیم دید که من یکم با چهره ی عصبانی دارم کاگامی رو میبینم رفت سمتش و ادامه از نگاه تیم: رفتن به سمت کاگانی و گفتم دعوت نامه داری گفت نه ولی دوست پسر من اینجاست و من بهش گفتم نمیشه بری تو و وقتی آدرین کاگامی رو جلوی در دید اومد پیش من و گفت میشه بزاری کاگامی بیاد تو؟ گفتم اگه همراه تو هستش مشکلی نداره.
گفتم بفرمایید داخل خانم کاگامی و وقتی رفت داخل دست آدرین رو گرفت و رفت پیش مرینت و بهش گفت تولدت مبارک و مرینت تشکر کرد و کاگامی دست آدرین رو گرفت و باهم رفتن یه گوشه نشستن . من فهمیدم که آدرین میخواد یه چیزی به کاگامی بگه ولی نمیتونه.
بعد مرینت داشت کادوهای تولدش رو میگرفت منم رفتم یه جعبه مربعی بهش دادم و گفت این چیه ؟ گفتم باز کن تا ببینی . باز کرد یه کلید توش بود گفت این چیه گفتم کادوی تولدته . گفت کلید چیه؟ گفتم کلید خونه ات دیگه. مرینت وقتی فهمید برای تولدش یه خونه گرفتم داشت شاخ در می آورد. حالا میپرسید پولش از کجا از اون پدر ومادر ناتنی که تو نیویورک هستن به من دادن و منو فرستادن پاریس.
بعدش هم که نوبت کیک بود و من ده تا کیک سفارش داده بودم چون جمعیت زیاد بود و بعد از اینکه مرینت شمع های کیک رو فوت کرد برش زدیم و به همه دادیم ولی متاسفانه وقتی آدرین داشت کیک و آب پرتغال میخورد یکم از آب پرتغال گوشه لب آدرین ریخت ولی خودش نفهمید و بعدش کاگامی گفت عشقم صورتت آب پرتغالی شده و کاگامی با دستای خودش اونو پاک کرد و وقتی مرینت این صحنه رو دید خیلی عصبانی شد یه دفعه دیدم یه آکوما داره به سمت مرینت میره و این بار مرینت نتونست احساساتش رو کنترل کنه تا دیدم داره آکومایی میشه خودم پریدم جلو و من به جاش آکومایی شدم و دیدم یکی تو گوشم گفت من هاک ماث هستم من بهت قدرت میدم و در عوض معجزه گر لیدی باگ و کت نوایر رو میخوام منم گفتم باشه.(تیم معجزه گرش رو به هاک ماث نمیده چون گفت معجزه گر لیدی باگ و کت نوایر) . ممنون که تا اینجا با من همراه بودید لطفا نظرات فراموش نشه
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
A.M.M نمیدونم الان داری نظرم رو می خونی یا نه اما من پسرم خب اما جایی نگو دخترم طرفداران فک میکنن دخترم😭😭😒میرن پارت آخرم میگم اگه خوندی توی پارت ۲ فصل دوم بگو ok
آآه راستش من دخترم دخترم دخترممم چه اشتباهی کردم گفتم پسرم خواستم جنجال درست کنم😫😩
من ما دیگه خدایی نکرده خنگ نیستیم که هی پسرم دخترم تابلو هست تو پسری نگاه کنین مردم یک جوری دخترا فکر میکنن خوبن و داستاناشون از ما بهتره که این آقا ترسید بگه پسره چیه آخه مثلا دخترا چجوری تست میسازن توی هر تست شورش رو درمیارن انقدر عاشقانه میکنن
نه خیرم من یکی از فانیلام اکانتم رو داشته رفته نوشته پسرم😑🤦♂️من این رو ننوشتم اه
چرا پس تو تست خودت گفتی دختری اسمتم شارمینه🙄🙄
بیاین داستان منم رو بخونید اسمش
((بیشتر شدن لحظه به لحظه عشق من به کت نوار))
ممنون از نظراتتون همه رو خوندم و امروز قسمت جدید رو میفرستم???
خودت جواب خودتو میدی؟???
سلام منم زدم عالیی بود ادامه بده
خیلی ممنونم از نظراتتون . از همین حالا شروع به نوشتن قسمت بعدی میکنم???
عالی بود لطفن بارت بدی سری بزار
دلم میخواد ده بار دیگه هم بخونم
عالی لطفا تست های منم بخونید اسمش Lady bug 1،2 اگر نیاورد در گوگل بزنید لطفا