سلام شماره 5 آماده برای خوندن شماست بریم سراغ آنچه گذشت: رایدر : وقتی خونت رو کشیدم بیرون می فهمی چه لطف بزرگی در حق من کردی. ♡:یعنی تو خون اشام هستی.
مرینت:رفتم تو اتاقم و در رو کوبوندم داد زدم آخه چرا من خواهش می کنم سرنوشتم تقصیر کنه بعدم به خودم اومدم و رفتم لباس عوض کردم (مرینت:اوووففف چرا انقدر باید لباس عوض کنم) رفتم پایین از خونه رفتم بیرون تا خرید کنم باید برای مهمونی لباس کفش یا چیزای دیگه می خریدم رفت تو یکی از مغازه ها لباس هاش خیلی قشنگ بود بین داشتم نگاه می کردم که اون آقا گفت دختر خانوم به شما این لباس میاد یه لباس آبی کوتاه هم آبی کم رنگ دا شت هم آبی پر رنگ و سفید آبی پر رنگ کمکم میشد آبی کم رنگ و آبی کم رنگ کمکم میشد سفید پایین دامن لباس با گل ها یی که با رنگ سیاه کشیده شده بودن لباس رو خیلی زیبا کرده بودن اون لباس رو خریدم رفتم یه جفت کفش سرمه ای هم خریدم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
سلام دوستان این تست 5 هست نه 55 😅