دوستان لطفا نظر بدین
رفتم در اتاقم باورم نمی شد کی دیدم آراسته بود با لباس ابر قهرمانی گفتم سلام گفت سلام لیدی باگ یا مرینت نمی دانستم چی بگم زبان من بند آمد گفت من باید برم یک جا دیگه کار دارم فقط خواستم چند تا عکس نشون بدم. باورم نمی شد عکس های تغیر شکل من بود. گفت اگه خواستی هویت ارباب شرارت بفهمی بیا پیشم البته اگه بتوانی. گفتم منظورت چیه و رفت ادامه داستان از چشم آدرین رو تختم دراز کشیدم که یک دفعه دیدم یه نفر یه نامه پرتاب کرد بعد رفت نفهمیدم کی بود نامه را باز کردم نوشته بو اگه می خوای پدرت هویت را نداند از مرینت دوری کن و بهش بگو ازت بدم میاد بعد پشت نامه چند تا عکس تغیر شکلم بود اشک در چشمام جمع شد نمی دانستم چیکار کنم گرفتم خوابیدم بقیه داستان از چشم آراسته یا همان دندان ببر زنگ زدم به رئیسم الو سلام خانم لایلا.زود بگو آراسته آدرین از مرینت جدا کردی . بله خانم فقط چیزی که می خواستم آمادس .آره فقط بگد چجوری این کار کردی .خانم هرکی فوت فن های خاص خودش را دارد .باشه خداحافظ .خداحافظ خانم .
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (2)