سلام این داستان در باره یک دانشمنده که به شهره مکزیکو سیتی سفر میکنه و اتفاقاتی که میوفته اونو کنجکاو میکنه که....
اسم من ریکو هستش و تازه به مکزیکو اومدم دیشب ساعت های 2 شب بود که یه صدایی از تو کوچه شنیدیم وقتی از پنجره بیرون رو نگاه کردم.... باورم نمیشه که چی دیدم !؟ اون...اون یه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
دوستان از نظراتتون استفاده میشه حتما?
بدنبود...
کمی رمانتیکش کنی خوب میش