پارت قبل جای حساس کات کردم ولی این یکیو تصمیم ندارم بدجا کات کنم امیدوارم خوشتون بیاد
یهو چند تا پسر به نظر قوی جلو راهم سبز شدن.یکی از اونا گفت:۲۰۰۰۰۰ تا رد کن بیاد.
گفتم:من دویست هزار وون ندارم.
یکی دیگشون گفت:بجای پول میتونی چیزای دیگه ایم بدی
(از زبون شوگا)
با پسرا داشتیم میرفتیم سمت دریا که کوک گفت:بچه ها اون الیزابت نیست؟
نامجون:آره خودشه ولی اونا کین
من:هرکین به نظر نمیاد الیزابت دل خوشی از دیدنشون داشته باشه
یکی از اون مردا با دستش قسمتی از موی الیزابت و کنار زد و الیزابت دستشو گرفت و چرخوندش دستشو پشتش نگه داشت و با پاهاش پرتش کرد یه طرف یه پسر دیگه اومد نزدیکش به دیوار چسبوندش و دستاشو بالای سرش نگه داشت اما الیزابت پاهاشو وسط پاهاش اون فرود آورد(امیدوارم واضح گفته باشم😐😂)و ایندفعه اون پسره رو چسبوند به دیوار بعد یکی از پاهاشو توی شکم طرف کرد و پاشنه های تیزشو به شکمش فشار داد.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (4)