سلام اینم قسمت سوم
صبح شده بود خیلی خسته بودم چون خوابم نبرده بود بلند شدم ی دوش گرفتم و ی شلوارک و نیم تنه از کمدم برداشتم و پوشیدم ی خط چشم کشیدم و رژ لب صورتی زدم می خواستم موهامو ببندیم که یاد اون خالکوبی پشت گردنم افتادم برای همین بازشون گذاشتم ی جفت کفش اسپرت هم پوشیدم و رفتم دم اتاق تهیونگ در زدم جواب نداد برای همین درو باز کردم هنوز خواب بود +تهیونگ بیدارشو.تهیونگ چرا بیدار نمیشی آنقدر تکون تکونش دادم تا بیدار شد و باهم رفتیم سر میز صبحانه بابام صبح زود رفته بود سرکار،نامجون هم که با دوست دخترش قرار داشت و فقط میموند جونگکوک که بابام سپرده بود بیدارش کنم به تهیونگ گفتم تو اینجا بمون تا من برگردم رفتم دم در اتاقش در زدم و در بازم کردم +جئون جونگکوک بیدار شو هر چقدر صداش زدم بیدار نشد رفتم نشستم لب تختش و تکونش دادم و صداش کردم +جونگکوک بیدار شو دیگه ،چشامش رو باز کردم زیر چشمی نگا کرد بعد دستم رو کشید جوری سرم رفتم رو سینهش قلب شروع کرد تند تند زدن بعد موهامو کنار زد -چرا دروغ گفتی تو که هنوز اون داری ، سعی کردم ی موضوع پیدا کنم تا حرفو عوض کنم +چرا آنقدر بوی گند میدی الکل خوردی -اره +تنها -نه با نامجون و کلی باهم گپ زدیم با خودم گفتم نکنه همه چی رو بهش گفته باشه به نامجون نمیشه اعتماد کرد وقتی مست میشه همه چی رو می که +پاشو دوش بکیر بیا صبحانه بخور بعد رفتم سر میز و به تهیونگ +شروع کن اونم الان میاد ×پرنسسم قشنگ شدی! لبخند زدم +مرسی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
43 لایک
دوست صمیمی نامجون 😊😊
😉😘🥰
عالی بود
من میخوام دوست صمیمی نامجون باشم
به نظرت بهتره؟؟
مرسی گلم 💓💖💖🥰🥰
اره از نظر من انتخاب عالی هست😘
عالی بود
من میخوام دوست صمیمی نامجون باشم
به نظرت بهتره؟؟
مرسی گلم 💓💖💖🥰🥰
اره از نظر من انتخاب عالی هست😘
پارت بعد پلیز🙂
منتظرم منتشر بشه ❤️
خیلی ممنون لطفا زودتر بزار تانمردم
جواب چالشم میخوام دوست صمیمی نامجون باشم به نظر عالی میاد
باشه گلم❤️❤️
از نظر من می توانه عالی باشه💗