منو جیمین فصل دوم (پارت یک)

خب بعد از مدت ها اومدمممم با فصل دووووم

چند سالی میشد از جیمین خبری نیست شاید نزدیک ۲ سال ... بعدا از رفتن جیمین دلم براش شور میزد .. جانگکوک جدیدا خیلی حالش بد میشه گاهی اوقات سردرد های شدید میگیره ... کیت:جانگکوک حالت خوبه ؟ جانگکوک:(سرفه)اهم. اهم. آره ... جانگکوک بلند میشه؛ از تخت سوجین کجاست ؟ کیت:خوابیده.. جانگکوک میره داخل اتاق سوجین جانگکوک یهو گریه میکنه ... میرم بقلش میکنم کیت:جانگکوک چرا گریه میکنی؟ جانگکوک:ه.ی.چی 😭 کیت :جانگکوکاا من تاقت اشک های تو رو ندارما 🥺 جانگکوک:با..شه ببخشید 🥺😔 کیت:بیا بقلم بشین نشست کیت:جانگکوک من نگران نباش تو زود خوب میشی ... (جانگکوک خودش حقیقت رو میدونست)

جانگکوک سوجین داره گریه میکنه برو پیشش.. باشه رفتم داخل اتاق سوجینو بقل کردم .. کیت:جانگکوک میای بامن بیای سوجینو بذارم پیش پارک(پارک های خارج از کشور مهد'کودک هم دارن منظورش مهد کودک هست ) جانگکوک:راستش یه مقدار حالم خوب نیست میخوام استراحت کنم ... اومم باشه هر جور دوست داری ... میرم از خونه بیرون .. سوجینو میذارم و تو مسیر برگشت'آروم داشتم قدم میزدم که یهو..

که یهو جیمینو دیدم چی چشام داره درست میبینه ؟ عینک آفتابیش رو دراوورد خو..دش بود جیمین :کیت خودتی کیت:زبونم اصلا بند اومده بود'.. میاد به سمتم و بقلم میکنه جیمین:دلم برای بوی موهات تنگ شده بود(چقدر رومانتیک 🥺😂) کیت:ازش فاصله میگیرم ...م..ن .من باید برم جیمین :(دست کیت رو میگیره) جیمین :(میکشونتش سمت خودش ) جیمین:💋💋💋💋 کیت:جی‌..مین ... کیت:میدوه به سمت خونه درو باز میکنه که....

که....به نظرتون چی میشه ؟😂 تو کامنت ها بگین

تا پارت بعدی خدافظ کیوتا🥰💜

💜💜💜💜💜💜💜💜