این پارت آخر هست امیدوارم خوشتون بیاد
پنج سال بعد:آدرین بهم گفت که بیام به پارک لوکزامبورگ تا یه چیزی بهم بگه.فک کنم میخواد بگه خوشحاله که هویت همو میدونیم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
ببخشید ولی باید بگی که مثلا نشسته بودم دلم برای آدرین تنگ شده بود دیدم برام پیام آمد و آدربنه و گفته بیا پارک مثلا فلان باید جزعیاتش را دقیق بگی و قشنگ تر بشه
داستانم بازم قشنگ بود
عالی بود عاشقش شدم گریه ام درآمد 😭😭از خوشحالی
نمیدونم واقعا کی این مسخره بازی و عشق های یهویی رو تموم میکنن...خدا رحم کنه به بقیه سریال ها
وقتی بخوان داستان ماست مال کنن تهش این درمیاد
البته قصد توهین به نوسینده عزیز رو نداشتم داستانت عالی بود به عنوان طرفدار ولی من از این سریال متنفرم
خوبه لطفا تست منم بخونید اسمش هست مرینت که قسمت اول وهویت همو میفهمن میزارم که بقیشو خودتون بخونید کامنتا فراموش نشخ
بازم سوتی ادرین که مادرش مرده پس چرا میگی پدرو مادرش بابای ادرینم که از خونه در نمیاد انگار چسب یک دو سه زدنش فقط میخواد یکیو شرور کنه
امیلی اسم مادر آدرینه
میدونم.مثلا به یاد مادر آدرین این اسمو گذاشتم
از مرینت متنفرم
پس چرا عکس پروفایلت لیدی باگه؟
من از عکس لباسش خوشم میاد
و پروانه ها??