 
 خبببب توضیحی ندارم ولی فقط بگم الان منتشر شده بود ولی باید ویرایش میزدمم
 10 اسلاید 
 نتیجه
 مجموع امتیاز شما
  امتیاز 
 تعداد پاسخ صحیح
 تعداد پاسخ غلط
 درصد صحیح
 شما به  درصد سوالات پاسخ درست دادید
 اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
  20 لایک 
  
   
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
 
🤣🤣🤣
میتونستی بنویسی بعد از اینکه بیل گول داداشای پاینز رو خورد رفت زانو ی غم در بغل گرفت مثل دهه شصتی ها به هفت جد و آبادشون فحش داد و افسرده شد بعد یه تازه وارد اومد بود زندان از بیل اسمشو پرسید یهو بیل یادش رفت بیل سایفر بود اسمش چون خیلییییییییییی افسرده بود گفت کلنگ شنگی پور😊
چ_
وایسا ببینم چرا همه ی دوستام افکارشون سمه🤣🤣🤣
خدا میدونه😶🌫😂🤣
چکنم چکار کنم اون منو نشناخته
بیل ببین به کی به چی استن فوردو باختی
برو که بی حقیقتی بیل جا تو اینجا نیست
انقدر از اون دور شدم که دیگه پیداش نیست.
🤣🤣🤣
هایده:به دنبال چه میگردی؟
بیل کلنگی: استن فرد گلکسی اس پلاس
هایده:اون رفته از این شهر
بیل کلنگی: یعنی چی؟!!!
هایده:اون رفته از این شهر
بیل کلنگی:درست بگو
هایده :این گمشده ی ما دیگه نمیشه پیدا
بیل کلنگی:ذمیامیامیمایلمسلنلط
یا جد سادات🤣
عههه زندگی نامه مننننن
مرسیییی که زندگی نامم رو نوشتی قاتل خودم
چ_
خواهش میکنم🤣🤣
فکر کردم ازم ناراحتییییی
نهههه چرا ناراحت باشمممم
یک لحظه فکر کردم وایییییی
بیل و کلنگ اوردیم
بیل سایفر تونو بردیم.
ریتمت از هر شعر فردوسی بهتره 🎀🤣
ببریدش راحت شیم😂😂
نابرده کلنگ
فورد میسر نمیشود
چچچچچچچچچ🤣🤣🥀
عالی بود ج🎀ر خوردم(میگفتی ننه باباش عروسک باربیشو گرقتن اونم عصبی شد خولدشون😔🎀)
مرسیییی
(آخ کاش مینوشتم ولی به ذهنم نرسید😭😂)
نگران مباشش در پارت بعد بگو دو تا بد*بخت به نام اصغر و صغرا امدن ابشار هرات🎀
ایخدا از دست تو🤣🤣
چشم
بعدم چون ننه باباشون میخواستن از دستشون خلاص شن به عمو احمد دادن و اون عموشون چون به پزشکیان رای داد تحت تقیب بود🤡
عاقا خدا نکشتت🤣🤣🤣🤣
بعدم کلنگ دید اینا طعمه های خوبین بعد کلنگ رفت تو بدن اصغر و صغرا هم میخواست نمایش عروسکیه صغرا و ممد رو بگوید بعد کلنگ و اضغر ترکیب شدن شدن کلنصغر🎀
میخوای تو پارت بعدی کمکم کنی؟🤣🥀
اگر اجازه دهی حتمی کلی ایده برای سم کردن دارم🤡🎀
ادامه داشته باشه لطفا💘
چشم🙃🎀