آیا این علایم رو دارید؟

اگه این علایم رو دارید یعنی مبتلا ب افسردگی هستید💔

ب نظر می‌رسد تصوری ک از خودت داری ، تا حد زیادی منفی است،ب این معنا ک از خودت چندان راضی نیستی و گاهی احساس می‌کنی خودت را ب قدر کافی دوست نداری، تصور میکنید ب اندازه دیگران توانا و دوست داشتنی نیستی، و در نتیجه مثبت ب آینده آن بد بین میباشی، معمولا ب خاطر ترسی ک از قضاوت شدن داری نمیتوانی در مقابل دیگران و نظراتشان خودت را ب خوبی ابراز کنی در نتیجه خواسته ها و نظرات را صادقانه بیان نمیکنی، گاهی ب این خیال فرو میروید ک ای کاش جای فرد دیگری بودی زیرا آنچه را ک اکنون هستی ، دوست نداری، بسیاری اوقات تصمیم میگیری در جمع قرار نگیری زیرا فکر می‌کنی دوستان یا اطرافیان ، تو را ب شکل منفی نگاه میکنند و نظر مثبتی درباره تو ندارند🙂💔

شما گاهی اوقات روزتان را با احساس ناراحتی و بی لذتی می گذرانید، اگرچه به نظرمی رسد این میزان از احساس غمگینی چندان باعث اختلال در عملکرد شما نشده ولی با این وجود تا حدودی برایتان رنج آور و آزاردهنده است. احتمالاً آن چنان که انتظار دارید از زندگی لذت نمی برید و گهگاه احساس می کنید که رنج های زندگی بیش از شادی های آن است. با این حال به نظر می رسد شما می توانید در پشت تلخی ها و ناکامی های زندگی معنایی برای آن بیابید و با اتکای به آن در مسیر زندگی رو به جلو حرکت کنید.

شما نسبت به آینده خود غالباً ناامید بوده و تصور می کنید هر کاری را که شروع کنید با شکست مواجه خواهید شد و کفایت لازم برای انجام هیچ کاری را ندارید. احتمالاً احساس می کنید که قرار نیست دنیا به کام شما باشد و همه ی عوامل دست به دست هم می دهند تا شما را ناکام کنند. به نظر می رسد که این تصور معمولاً باعث می شود هدف گذاری مشخصی برای آینده ی خود نداشته باشید و برای خواسته هایتان تلاش نکنید. باید توجه داشته باشید که این شما هستید که با برعهده گرفتن مسئولیت زندگی تان و بهبود عملکرد خود در زمان حال، آینده ی خود را خلق خواهید کرد.

شما دچار بی انگیزگی و نارضایتی نسبتاً زیادی هستید و همین امر باعث شده بر روی فعالیت هایتان تمرکز کمتری داشته باشید. اغلب اوقات احساس خستگی و کسالت می کنید، احتمالاً تند مزاج تر از قبل شده اید و تمایل دارید که مرتب غر بزنید. به نظر می رسد که شما برای اتفاقات مثبت زندگی شور و اشتیاق زیادی ندارید و یا اینکه احساس می کنید زندگی به قدری تلخ و منفی است که نمی توانید خوشحال و راضی و با انگیزه باشید. احتمالاً شما بیش از هر چیز از خودتان ناراضی هستید زیرا به اغلب چیزهایی که از خودتان انتظار داشته اید نرسیده اید و همین مسئله شما را کلافه و بی حوصله کرده است.

شما اغلب احساس منفی و بدی نسبت به خودتان دارید. فکر می کنید هر آنچه که در درون شماست بی ارزش و ناچیز است. عموماً شرایط و اتفاقاتی که با آن روبرو هستید را به شکلی منفی تعبیر می کنید. هرچند ممکن است نتوانید برای این افکار دلایل منطقی بیاورید ولی فکر می کنید این شمایید که مقصر همه این ها هستید. اکثر اوقات بدترین احتمال هرچیزی را در نظر می گیرید و معتقدید شروع یک اتفاق بد پیشامدهای ناگوار بعدی را رقم خواهد زد.

شما گاهی دچار نوعی احساس اضطراب می شوید زیرا احساس می کنید که قرار است درگیر اتفاقات و شرایط نامطلوبی شوید، انتظار این اتفاق ها معمولاً در اعماق ذهنتان ناشی از این است که انتظار دارید به خاطر اعمالتان بازخواست شوید، اگرچه به غیرمنطقی بودن این جنس از افکار باور دارید با این حال به نظر می رسد که نمی توانید با آن به خوبی مقابله کنید.