 
 فئودور داستایوفسکی نویسنده روسی قرن نوزدهم بود که در آثارش به عمق روح انسانی و مسائل اخلاقی پرداخت در ادامه به معرفی بیشتر این نویسنده و اثارش میپردازیم!
 
 فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی در مسکو به تاریخ 11 نوامبر 1821 از پدری پزشک و مادری خانه دار متولد شد. پدرش میخائیل داستایفسکی یک جراح بازنشستهی نظامی بود که به عنوان پزشک بیمارستان فقیران ماریینسکی خدمت میکرد. اگرچه پزشکی فداکار در امور خیریه بیمارستان بود اما سخت گیری و شکاکیت از ویژگیهای بارز او به شمار میرفت. در مقابل مادر فئودور داستایوفسکی، زنی مهربان و خوش رفتار بود که در خانوادهای بازرگان تربیت یافته بود.
 
 کودکی داستایوفسکی فئودور در کنار 6 خواهر و برادر دیگر خود در محیطی نسبتا فقیرانه بزرگ شدند. اما پدر و مادرشان بیوقفه برای امرار معاش و تربیت فرزندانشان میکوشیدند. عصرها خانواده اغلب تاریخ دولت روسیه و شعرهای ژوکوفسکی را میخوانند و پرستار بچهها هم داستان و افسانههای مردم جهان را برای آنان نقل میکرد. در همان زمان جرقهی عشق به ادبیات در قلب فئودور زده شد. داستایوفسکی خود بعدها اعتراف میکند که از والدینش برای تحصیلات و تربیت عالی، بسیار سپاس گزار است. مادر به فئودور خواندن را آموخت و برای این کار از کتاب عهد عتیق و عهد جدید استفاده میکرد
 
 تحصیلات او مهندسی نظامی بود! ولی برایش این رشته بسیار کسل اور بود.. برای فرار از این کسالت به دنیای ادبیات پناه آورد. او شروع به خواندن ادبیات اروپا در دورههای مختلف کرد؛ داستایفسکی از پیروان آثار نیکلای گوگول شد
 
 پس از اتمام تحصیلات در سال 1843 سمت مهندسی ستوان دومی را از مهندسی سن پترزبورگ دریافت کرد. در سال 1844 به ناگاه تصمیم گرفت استعفا دهد و منحصرا زندگیاش را وقف ادبیات نماید. اولین تجربه موفق داستایفسکی ترجمهی رمان اوژنی گرانده اثر بالزاک بود که در مجلهای منتشر شد. اواخر ماه مه 1845، فیودور داستایفسکی اولین رمان خود به نام مردمان فقیر را به پایان رساند و از جوانی دچار حملات صرع میشد.. و این تجربه اش را به شخصیت های داستانش منتقل میکرد
 
 در ان زمان به دلیل درک نداشتن مردم از نبوغ بسیار زیاد فئودور داستایوفسکی برخی از کتاب هایش مورد استقبال قرار نگرفت.. و به دلیل شرکت در سیاست او گرفتار زندان شد و محکوم به اعدام شد! ولی حکمش به به 8 سال کار اجباری در سیبری و تبعید به آنجا تغییر یافت. وی احساسات و تاثیرش از اعدام را بعدها در رمان ابله بازگو میکند.
 
 سالهایی که فئودور در زندان سپری کرد تاثیری فراموش نشدنی در او داشت. وی رنج و تنهایی بیپایانی را در آن مدت چشید. زندانیان رفتاری خصمانه با نویسندهای نجیب زاده داشتند. مکاتبه با اقوام و یادداشت روزانه برایش غیر ممکن بود او به طور پنهانی خاطراتش را در دفترچهای مکتوب نمود که بعدا در اثر خاطرات خانه اموات از آن استفاده کرد. پس از این دوره تبعید، داستایفسکی در سال 1854 به عنوان سرباز عادی به گردان سیبری در سمی پالاتینسک اعزام شد. نهایتا در سال 1856 به دستور امپراتور جدید الکساندر دوم ، فیودور مورد عفو قرار گرفت و مجداد حقوق انتشار آثار به او بازگردانده شد. در این سالها فئودور به یک شخصیت بالغ و کامل دست یافت چرا که سختیها و تنهایی او را به سوی یافتن حقیقت و معنای زندگی سوق میداد و باعث شد مذهب را همواره در قلب خود تا آخر عمر نگاه دارد
 
 زن اول او او با زن مطلقه ای ازدواج کرد.. و او مریض و افسرده بود . خوشبختی از این زوج از همان روز اول دور گشت چرا که فئودور روز عروسی دچار حمله صرع شد و ماریا را برای همیشه نسبت به او دلسرد کرد ________- زن دوم او انا اسنی تکینا بود منشی جوانش آنا همسری با وفا و دستیاری عالی و چیره دست برای فئودور بود، او دردسرهای رمانهای داستایفسکی را به دوش میکشید و تمام مسائل مالی را حل میکرد. همچنین در این حین خاطرات خود و فئودور را نیز یادداشت میکرد. آنا چهار فرزند به دنیا آورد : دختران سوفیا و لیوبوف و پسران فئودور و الکسی. سوفیا اولین فرزند آنها تنها چند ماه پس از تولدش درگذشت. الکسی نیز در سه سالگی درگذشت
 
 در نهایت در سن شصت سالگی سال 1881 به تاریخ 28 ژانویه درگذشت. در مراسم تشیع، صدها نفر برای خداحافظی از نویسنده آمده بودند و بیش از یک کیلومتر این مراسم امتداد داشت. فئودور داستایفسکی در آخرین منزل؛ گورستان تیخوین در لاورای الکساندر نوسکی در سن پترزبورگ به خواب ابدی و بیدرد خود فرو رفت.
 
 کتاب های فئودور داستایفسکی سالهای رنج و سختی و فقر و بیماری، داستایفسکی را به سوی نوشتن آثاری جاودانه و جهان شمول راهنمایی کرد. فئودورهمواره در آثارش انسان و ماهیت آن را به چالش و کاوش می کشاند. داستایوفسکی کتابهای جذاب بیشماری دارد که از جمله آثار او عناوین زیر را می توان نام برد: کتاب شب های روشن کتاب یک اتفاق مسخره کتاب بانوی میزبان کتاب رنج کشیدگان و خوارشدگان کتاب بیچارگان کتاب مردم فقیر کتاب یادداشت های زیرزمینی کتاب خاطرات خانه اموات کتاب جنایت و مکافات کتاب شیاطین کتاب برداران کارامازوف کتاب ابله کتاب جوان خام کتاب قمارباز وی در طول دوران سالهای اول نویسندگی با الهام گرفتن از آثار نیکلای گوگول مینگاشت اما بعد از آن سبک خود را یافت و داستان کوتاههای فراوانی را نگاشت: رویای یک آدم مضحک آقای پروخارچین پولزونکوف دزد شرافتمند درخت کریسمس و ازدواج ماری دهقان کروکودیل خانم صاحبخانه قهرمان کوچک
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
 
   
  
  
  
  
  
  
 
عالییی بودد
به امید ویژه شدن
وای قم.ار بازش خیلی خوبهه😭
عالی بودد