
درود! کارل یونگ، روانشناس مشهور سوئیسی، برای اولین بار، ایدهی شخصیت درونگرا و برونگرا در انسان را در اوایل دههی ۱۹۰۰ مطرح کرد. اما تیپهای مختلف درونگرایی اخیراً ابداع و تعریف شدهاند. در ۲۰۱۱، روانشناس و محققی به نام جاناتان چیک مدلی برای انواع شخصیتهای درونگرا ارائه داد. او انواع شخصیتهای درونگرا را به چهار گروه تقسیم کرد: درونگرای اجتماعی، درونگرای متفکر، درونگرای مضطرب و درونگرای محافظهکار. با ما همراه باشید!
درونگرایی چیست؟ دکتر کارلا ماری مانلی، روانشناس بالینی، میگوید: «درونگرا فردی است که تمایل دارد در زمان تنهایی تجدید قوا کند. بهطورکلی، او فعالیتهای انفرادی یا ساکت را به فعالیتهای اجتماعیتر ترجیح میدهد.» او اضافه میکند: «در مقایسه، برونگرا بیشتر جذب تجربیات بیرونی مانند دوستیابی و شرکت در رویدادهای اجتماعی میشود.» دکتر گالاگر میگوید: «افراد میانگرا، حد وسط شخصیتهای درونگرا و برونگرا را تشکیل میدهند. آنها افرادی هستند که در درونگرایی و برونگرایی تعادل دارند.» آنها از معاشرت اجتماعی بسیار لذت میببرند، اما همچنین برای سلامت روان خود به زمانی برای تنهایی نیاز دارند. به یاد داشته باشید که هم برونگراها و هم درونگراها میتوانند افرادی اجتماعی باشند؛ چراکه درونگراها از نظر اجتماعی لزوماً مضطرب یا خجالتی نیستند. دکتر گالاگر میگوید: «برخی از درونگراها فوقالعاده برونگرا هستند!» یعنی افرادی وجود دارند که در ظاهر برونگرا هستند، ولی درحقیقت شخصیتی درونگرا دارند. چیزی که درونگرا را از برونگرا جدا میکند این است که هریک از نظر روحی چگونه تمدید انرژی میکنند، درونگراها بیشتر از برونگراها به زمان تنهایی نیاز دارند تا از آن انرژی بگیرند و احساس شادابی کنند. اما برونگرایان از موقعیتهای اجتماعی انرژی میگیرند.
آیا درونگراها درونگرا متولد میشوند یا بعداً درونگرا میشوند؟ درونگرایی ذاتی است یا اکتسابی؟ هر دو پاسخ صحیح است! تحقیقات نشان دادهاند که درونگرایی تقریباً ۵۰ درصد ژنتیکی است و ۵۰ درصد توسط محیط تعیین میشود. دکتر گالاگر این مثال را میآورد: «اگر والدینی درونگرا داشتهاید که بر گذراندن زمان به تنهایی عادت داشتند، به احتمال زیاد از آنها شخصیتی درونگرا خواهید گرفت. دکتر گالاگر همچنین میگوید: «همهی انسانها ترکیبی از ژنتیک و محیطاند»؛ به این معنی که زیستشناسی بدن شما و چگونگی تربیت شما (بهویژه در دوران کودکی) هر دو در تیپ شخصیتی شما اثر میگذارند.
انواع درونگرا ها: درونگرای اجتماعی درونگرای اجتماعی بهخودیخود خجالتی نیست، او فقط به گروههای اجتماعی کوچک علاقه دارد و آنها را در اولویت قرار میدهد. بهخاطر اینکه فرد درونگرای اجتماعی کارهایی را انتخاب میکند که از آنها لذت میبرد و باعث خوشحالیاش میشود. دکتر مانلی میگوید: «درونگرای اجتماعی تمایل دارد که گروه اجتماعی کوچکی داشته باشد یا گاهی زمان خود را بهتنهایی بگذراند.» «این نقطهی قوتی بزرگی است؛ زیرا درونگرایان اجتماعی افرادی آرام شناخته میشوند. همچنین، آنها برای کسانی که از بودن در اجتماع مضطرب میشوند و همیشه به دنبال گوشهای برای تنهایی میگردند قوت قلبی بزرگ محسوب میشوند.»
درونگرای متفکر درونگراهای متفکر افرادی ساکت و نابغهاند. آنها عاشق فرضیهسازی، ایدهپردازی، خلقکردن و داستانسراییاند، بهگونهای که این چیزها بیشتر ذهنشان را پر میکنند. بنابراین، آنها ناخواسته در ذهن خود انسانهای دیگر را در اولویت قرار نمیدهند. این نوع درونگرایان در برخورد اول ممکن است بیتوجه، عجیب و غیراجتماعی به نظر برسند. اما زمانی که شروع به صحبت میکنند مردم را جذب صحبتهایشان میکنند. دکتر مانلی میگوید: «فردی با شخصیت درونگرای متفکر میتواند دارایی ارزشمندی برای افزودن تفکر و خلاقیت به محیطهای اجتماعی باشد.» درونگرای متفکر، اگرچه معمولاً ساکت است، بینشهایی واقعاً عمیق دارد. وقتی صحبت از معاشرتکردن به میان میآید، بیشتر درونگراهای متفکر «پناهگاه ذهنی» را ترجیح میدهند؛ مکانی اجتماعی اما درعینحال خلوت و ساکت، مثل کتابخانه و موزه که در آن بتوانند یاد بگیرند، مطالعه کنند یا تحقیق کنند.
درونگرای مضطرب درونگرای مضطرب در محلهای اجتماعی و گاهی حتی زمانی که تنهاست واقعاً احساس بیقراری میکند. بعضی از آنها ممکن است از اضطراب اجتماعی یا نوعی اختلال اضطرابی رنج ببرند، هرچند همیشه اینطور نیست. بیشتر درونگراهای مضطرب فعالیتهای پیشبینیپذیر یا معمول و معاشرت با افرادی آشنا را در مقابل شرکت در رویدادهای اجتماعی، که غریبهها در آنها شرکت میکنند، ترجیح میدهند. نقطهی قوت درونگراهای مضطرب در یافتن راههای آرامتر برای برقراری ارتباط با افراد است. دکتر مانلی میگوید: «حساسیت درونگرایان مضطرب ممکن است برای ایجاد گروههای اجتماعی مفید باشد.» برای مثال، فرد درونگرای مضطرب ممکن است، در اجتماعی شلوغ، گروه کوچکی از افراد مشابه خودش را دور هم جمع کند. دکتر مانلی میافزاید: «با منطقی مشابه، درونگرای مضطرب در انجامدادن کارهای اصطلاحاً «پشت صحنه» احساس راحتی بیشتری میکند. مثلاً، اگر کسی میزبان مهمانی بزرگ برای جشن تولدش باشد، کمک بزرگی به اوست اگر دوستی قبل از شروع جشن برای آمادهکردن میهمانی به کمک او برود. دکتر مانلی میگوید: «این استفادهای عالی از ویژگی درونگرایان مضطرب است.»
درونگرای محافظهکار درونگرای محافظهکار کارتهای خود را بهسادگی رو نمیکند. او در ابتدا برای آشناشدن مقاومت میکند. اما هنگامی که او را بشناسید و با او صمیمی شوید خوشحال میشود که با دستِ باز بازی کند. بااینحال، تا زمانی که از آن پوستهی محافظش بیرون نیامده، ممکن است نیرویی زمینگیر در میان گروه باشد. دکتر مانلی میگوید: «درونگرای محافظهکار عقل و منطق را به بحثها و فعالیتها اضافه میکند. وجود آنها باعث میشود ماهیت اغلب تندروِ افراد شدیداً برونگرا متعادل شود.»
من دارای درونگرایی اجتماعی هستم : -دوست دارم موقعیتهای خاص را فقط با یک یا دوسه نفر از دوستان صمیمیام باشم، تا در جشنهای بزرگ. -دلم میخواهد طوری روزم را برنامهریزی کنم که بتوانم زمانی را تنها باشم. ت-عطیلات مطلوب من شامل زمان زیادی برای استراحت و تنهایی است. -بعد از آنکه دو سه ساعت را در کنار دیگران گذراندم، معمولاً مشتاقم تنها بمانم. -معمولاً ترجیح میدهم کارها را در تنهایی انجام دهم. -افراد دیگر دربارهام دچار سوءتفاهم میشوند و درک اشتباهی از نوع شخصیتم پیدا میکنند، برای اینکه دربارهی خودم زیاد صحبت نمیکنم. -بعد از موقعیتهای اجتماعی بسیار خسته میشوم، حتی زمانی که اوقات خوشی داشتهام.
من دارای درونگرایی متفکر هستم : -از تحلیل افکار و ایدههایم دربارهی خودم لذت میبرم. -زندگی درونی غنی و پیچیدهای دارم. -مدام دربارهی اینکه چه نوع آدمی هستم فکر میکنم. -هنگامی که در حال خواندن داستان یا رمان جالب یا در حال تماشای فیلم خوبی هستم تصور میکنم اگر وقایع داستان برای من اتفاق میافتاد چه حسی داشتم. -عموماً به احساسات درونیام توجه میکنم. -گاهی (در ذهنم) عقب میروم تا خودم را از دور بررسی کنم. -دائم راجع به اتفاقاتی که ممکن است برایم رخ دهد خیالبافی و رؤیاپردازی میکنم.
من دارای درونگرایی مضطرب هستم : -زمانی که وارد اتاقی میشوم اغلب خجالت میکشم و حس میکنم زیر نگاه دیگرانم. -افکارم اغلب متمرکز بر ماجراهایی از زندگیام است که دلم میخواهد دست از فکرکردن دربارهشان بردارم. -بعضی وقتها سیستم عصبیام بهقدری آشفته میشود که فقط باید تنها باشم. -دربارهی مهارتهای اجتماعیام خیلی اعتمادبهنفس ندارم. -معمولاً شکست یا ناامیدی مرا شرمنده یا خشمگین میکند، اما سعی میکنم آن را بروز ندهم. -مدتی طول میکشد تا در موقعیتهای جدید بر خجالتم فائق شوم. حتی بین گروه دوستانم اغلب احساس تنهایی و تشویش میکنم.
من دارای درونگرایی مهارشده(محافظه کار) هستم : -صبح که بیدار میشوم برای بلندشدن مشکل دارم. -بهمنظور آسودهبودن دوست دارم آرام باشم و اوضاع را سخت نگیرم. -اغلب در صحبتکردن کُندم و قبل از گفتن چیزی خوب دربارهاش فکر میکنم. -خارجشدن از منطقهی امنم برایم بسیار مشکل است. بهندرت در پی تجربهها و شور و هیجانات جدیدم. -مشغولبودن به من فشار وارد میکند. -قبل از هر کاری زمان زیادی لازم دارم تا فکر کنم. -معمولاً پیش از تصمیمگیری دست از کار میکشم و فکر میکنم.
چگونه بفهمم درونگرا هستم؟ دکتر مانلی میگوید: «اگر در موقعیتهای اجتماعی اغلب احساس میکنید که تحت فشارید، ممکن است درونگرا باشید.» برخی دیگر از نشانههای درونگرایی عبارتاند از: در گروههای اجتماعی بزرگ بیشازحد تحریک و عصبی میشوید؛ محیطهای اجتماعی کوچک و صمیمی را به فضاهای شلوغ ترجیح میدهید و بهجای داشتن چندین آشنا، تعداد کمی دوست صمیمی دارید. به یاد داشته باشید که درونگراها معمولاً بیشتر از برونگراها یا میانگراها به زمان تنهایی برای رفع فشار نیاز دارند. به همین دلیل است که تعیین مرزهای واضح برای افراد درونگرا ضروری است. بنابراین، لازم است که آنان نیازهای شخصی خود را بدون شکستن دوستیها یا روابط بیان کنند.
😓درونگرایی در مقابل خجالتیبودن : میتوان خجالتیبودن را نسخهی خفیفتری از اضطراب اجتماعی در نظر گرفت؛ خجالتیبودن ویژگی شخصیتیای است که شامل احساس ترس یا کمرویی در مقابل دیگران میشود. اما اضطراب اجتماعی نوعی اختلال در سلامت روان است که از ترسی ریشهدار، پذیرفتهنشدن توسط دیگران، ناشی میشود. خجالتیبودن، مانند اضطراب اجتماعی، با درونگرایی برابری نمیکند. دکتر مانلی میگوید: «همانطور که گفته شد، درونگرایی نشاندهندهی ترجیحدادن تنهایی به بودن در اجتماع است، بهدلیل اینکه فرد درونگرا انرژی خود را در زمان تنهایی بازیابی میکند. درحالیکه خجالتیبودن در فردی رخ میدهد که در محیطهای اجتماعی دچار ترس و اضطراب میشود. اینجا هم یک شخص همزمان میتواند هم خجالتی باشد هم درونگرا و هیچکدام ویژگیهای دیگری را نقض نمیکنند. به همین ترتیب، هر فرد میتواند هم برونگرا باشد هم خجالتی یا هم برونگرا باشد هم دارای اضطراب اجتماعی و مانند اینها.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ما خانوادگی درونگرا اجتماعی هستیم کلا✨🥲
خوبه یا بد؟
نمیدونم والا
ولی از اینکه درک همدیگه برامون راحته
ما خانوادگی درونگرای اجتماعی هستیم
همم...
عالیی
ممنونن
عه ایشونم اجل میبینه
عقرب لالا...
معلومهه🤣👍
فرصتتتت