
سلام خوشگلا چطورین خوبین از فیک قبلی راضی بودین برید اسلاید بعد ادامه فیک
((((این پارت چهارم هستش)))) موقع خواب همش به فکر هری بودم مشتاق روزی بودم که هری بفهمه و ببینم واکنشش چیه صبح شد من امروز خواب مونده بودم و هرماینی هم همینطور بلند شدم و هرماینی رو بلند کردم و زود لباس پوشیدیم و راه افتادیم، کلاس اول مون با پرفسور مک گوناگال بود رفتیم داخل خداروشکر نیومده بود انگار اونم یه جورایی خواب مونده بود نشستیم بلاخره درسمون تموم شده بود زنگ بعدی کلاسمون با سوروس بود تو راهرو بودم و میخواستم برم داخل کلاس که یه پسره رو دیدم وایسا ببینم اون دراکوعه اره معلوم بود خیلی خود خواهه همش میخواست بهم تیکه بندازه منم تند تر میرفتم تا هم به کلاس برسم و به تیکه های بی مزش گوش ندم داخل رسیده بودم و متاسفانه سوروس بود سوروس : کجا بودین دوشیزه اسنیپ؟! هریت:ببخشید سوروس ... توهم ببخشید پرفسور داشتم میومد که بعضی از کلاغ های مزاحم حرف میزدن ( ببخشید که این حرفو زدم دیگه خودتون درک کنید این یه رمانه و قصد توهین ندارم🙃)و سرم درد گرفته بود بخاطر همین نتونستم زود بیام سوروس: به خاطر این کارتون ۵۰ امتیاز از گیریفیندور کم میشه ، من با چشمای درشت خشکم زده بود و با خودم میگفتم چقدر اخلاقش تو مدرسه خشن تره وایی خدایه من ، داشتم با خودم حرف میزدم که با صدای سوروس به خودم اومدم سوروس: نمیخواهید بنشینید دوشیزه پ...اسنیپ هریت. : عذر میخوام پروفسور دیگه تکرار نمیشه میخواستم برم پیش بچه های گریفیندور بشینم که چشمم به اون دراکو مالفوی خود خواه افتاد داشت با دوتا از دوستاش که مثل گوریل بودن حرف میزد(😁🤭) منم حرصم گرفته بود و چشمام رو درست کردم که وقتی دراکو منو دید خنده اش رو قورت داد ، معلوم رود از اعصبانیتم ترسیده بود رفتم بشینم که دیدم همه جا ها پر هستش ولی پیش هری خالیه چاره ای نداشتم و رفتم پیش هری نشستم بهش لبخند زدم و سلام کردم اون هم بهم سلام کرد کتابمو باز کردم بلاخره این کلاس هم تموم شد از زبان هریت خیلی ناراحت شدم و اعصبانی چرا به خاطر ۱ یا چند دقیقه دیر کردن ۵۰ امتیاززززززز از گریفیندور کم کرد نمیتونم به سوروس بگم که چرا ۵۰ امتیاز کم کردی چون بعدا با از اون انحنای ترسناکش میگفت برو بیرون و حرف نزن هریت😑😤 بیخیال شدم موقع خواب : داشتم تو راهرو میچرخیدم که دیدم یه نفر داره دنبالم میاد پشت کردم و دیدم که ......
جای حساس کات کردم
خو کرم دارم همه انسان ها نرم دارن چون ما انسان ها از خاک متولد شدیم خاک هم توش کرم داره پس ماهم کرم داریم امیدوارم خوشتون اومده باشه نظر و لایک هم فراموش نشه دوستون دارم بابای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بزارش دسته داستان