یه اوتاکو وقتی که...(فان)

این پست قصد توهین به هیچ شخصی ندارد :)))

این دیگه برای همه اتفاق افتاده. با اینکه هر چند بار هم تکرار شه از حرصش کم نمیشه-

دیگه اینجا هیچ کاری نمیتونید بکنید جز اینکه لبخند بزنید، از کنارش رد شید، و تظاهر کنید هیچ چیز ندید :)) مخصوصا برای پدربزرگ مادربزرگا

خب آخه چرا باید-

برای من که واقعا این اتفاق افتاد. یکی رو دیدم که وان پیس فن بود و از اونجایی که وان پیس فنای زیادی دور و برم نیستن ازش چند تا سوال پرسیدم. یه داستان عاشقانه ای تعریف کرد که خود اودا بشنوه قاطی میکنه-

اوا این منم :)

مخصوصا وان پیس فنا میفهمن :/

معلومه که ناراحت نیستم بابا. چرا باید ناراحت باشم من؟