!Eat me up 3

اینم از قسمت سه خوش باشین!

بیدار شدم هنوز یادم بود چطور گابریل منو نجات داد... بلند شدم و برای مدرسه اماده شدم از خونه زدم بیرون می خواستم سوار ماشینم شم که یهو! فکر می کنین چی شد؟؟

اره گابریل بود با ماشین که اومده بود دنبالم. چی کار کنم؟

## گابریل داد زد اهای! سوار شو فسقلی! @@ گابریل از ماشین پیاده میشه و میگه سوار شو. *@# گابریل راه می اوفته تو هم هیچی نمیگی تعارف داشتی باهاش و کلا اینجوریا! بعد کلی مدت می گی... چی می گی؟.

## هیچی نمیگه @@ لبخند می زنه ولی هیچ حرکتی نمی کنه ** هیچ کاری نمی کنه! *#@ داد می زنی: هی با توام! اصلا تو رو نمی شناسم تو کی هستی که انقدر به خودت مغروری ها؟ من به تو نیاز ندارم!

گابریل بازم ساکته! این دفعه میای بزنیش که یهو وایمیسه. می گی : امم گابریل؟ می گه: پیاده شو. تو هم پیاده می شی بعد به گابریل چی می گی؟

## گابریل هیچی نمی گه و میره @@ ** هیچی نمی گه و بعد از تو میاد *@# وارد کلاس میشی بقل مکس میشینی. بعد از 1 ساعت از کلاس میری بیرون که یهو!

سه تا دختر میبینی! مکس میاد بقلتو میگه: پیششون نرو! اسم اون ساوانا هست اون خیلی مغرور و بدجنسه و توی مدرسه ورزش رو قبول شده و به همه دستور میده!! اون یکی اون ملکه است! همه بهش می گن ملکه... بعد از گابریل ملکه از همه تو درسا بهتره! و اون... نگاه به قیافه و لبخند مهربونانش نکن! اون خیلی گول زنکه اسمش هازل هست. اونا دخترایی هستن که مثه همه می خوان با گابریل باشن و ... » قبول میکنی و پیششون نمیری...

همون موقع گابریل از کلاس میاد بیرون و ملکه گابریل رو میبره به یه اتاق... تو چه می کنی؟

میرم دنبالشون گوش میدم : گیب! منوتو با هم خیلی دوستیم تو که تحت تاثیر اون دختره اری قرار نگرفتی؟ صدای گابریل رو نشنیدم... که یهو!!

که یهو در باز an و افتادم زمین! سرمو بلند کردم ملکه داشت با خونسردی از اونجا دور میشد ... تعجب کردم... گابریل گفت : چی می خوای؟ گفتم چی می خوام؟؟؟ تو چی می خوای منو میرسونی و به من نزدیک میشی بعد اینطوری میری با دخترای دیگه؟؟ راستش من احساس می کنم تو خیلی درمورد من می دونی و من هیچی درموردت نمی دونم... و بعد با ناراحتی به زمین نگاه کردم... گابریل گفت بپرس. گفتم : چی؟؟؟؟ گفت :ازم سوالاتو بپرس منم با کمال راستگویی جواب می دم... با خوشحالی قبول کردم ...... تا قسمت بعد! قسمت بعد مکالمه و سوالای اری رو داریم بای بای!