تحلیل فصل سوم اسکویید گیم

در فصل سوم اسکویید گیم چه میگذرد؟

دروووود سیزن سوم و اخر سریال اسکویید گیم فصلی بود که برخلاف فصل های دیگه منتقدان و مخالفان زیادی داشت که توی این پست قراره که به تحلیل دلایل این انتقاد ها بپردازم

به طور کلی اگه بخوایم در نظر بگیریم این فصل کلا دوتا ویلن داشت که فرانت من یا نگهبان های بازی هیچ کدوم جزوش نبودن اولین ویلن کسیه که در تصویر مشاهده میکنید یعنی بازیکن شماره ی 333 و با اینکه طرافدار زیاد داره ولی بیشتر بیننده ها اونو یه ویلن به حساب میارن و دلایل خوبی هم دارن دلیل اصلی اینه که اون هیچ ابایی از کش.تن بقیه و حتی بچه ی تازه به دنیا اومده ی خودش نداشت و برای برنده شدن حاضر بود هرگونه کار غیر انسانی ای رو انجام بده و بیننده ها از جمله خودم معتقدند که فرانت من که شیش ماه از بچه مراقبت کرد و اون نگهبان دایره ای که به بچه شیر میداد و صد البته گی هون پدر های بهتری برا بچه بودن

ویلن بعدی ایشونه که اگه بخوایم به طور فنی حساب کنیم ایشون قطعا ویلن به حساب نمیاد فقط یه ادم بی مصرف به حساب میاد که سه فصل مارو معطل کرد تا بیاد بگه وهیی هیونگ و هیونگش هم جوابشو نده به طوری کلی اون عملا هیچ کار مفیدی انجام نداد نه کسی رو نجات داد و نه جلوی ادامه ی بازی هارو گرفت فقط باعث شد که مکان بازی ها تغییر کنه و به جای کره تو الی انجام بشه😔 پس نتیجه میگیریم که انتقاد هایی که از این بشر میشه تا حد زیادی وارده

تو این اسلاید می‌خوام راجب شخصیت فرانت من صحبت کنم که همون طور که همتون میدونید طرافداران زیادی داره و با اینکه اگه بخوایم به طور فنی در نظر بگیریم ویلن اصلی به حساب میاد ادم های زیادی پیدا نمیشن که بخوان ازش انتقاد کنن یا بهش فه.ش بدن ما از اواخر فصل اول فهمیدیم که ظاهراً فرانت من علاقه ی خاصی به بازیکن 456 داره که این علاقه ناشی از نوعی کنجکاویه وقتی داستان زندگی فرانت من رو در نظر میگیریم می فهمیم که ظاهراً تو زندگییش بی عدالتی زیاد دیده و همین باعث بی اعتمادیش نسبت آدم ها و جامعه شده و اون به عنوان کسی که رو یه بازی بی رحمانه نظارت می‌کنه بیشتر به دیدن اشخاصی مثل بازیکن 333 عادت داره ادامه اس بعد...

و به دیدن ادم های دل رحمی مثل گی هون عادت ندارم و اون بعد از دیدن گی هون که حاظر نیست به هر قیمتی تو بازی برنده بشه و حاظر نیست هر کسی رو به راحتی بک.شه این حس کنجکاوی درون فرانت من به وجود میاد و میخواد که هر طور شده سر از کار گی هون در بیاره و به نظر من یکی از دلایلی که خودش وارد بازی شد همین بود اون میخواست بدونه که چرا گی هون با وجود اینکه از آدما و جامعه دل و خوشی نداشت و بار ها ازشون ضربه خورده بود بازم به راحتی حاظر نمیشد که برای برنده شدن توی بازی به بقیه آسیب برسونه

یکی از سکانس هایی که حسابی ازش انتظار می‌رفت سکانس دیدار گی هون و فرانت من بود سکانسی که خیلی ها منتظر مکالمه و یا حتی رابطه ی عمیق تری بین فرانت من و گی هون بودن توی این سکانس همون طور که همتون دیدید فرانت من به گی هون یه چا.قو داد و ازش خواست که بقیه بازیکنان ها رو ب.کشه تا خودش و بچه راحت و آسوده خلاص شن یه جورایی فرانت من میخواست ببینه که گی هون با وجود بچه حاظره که برای نجات جون بچه کسی رو بک.شه؟ادامه اس بعد

و حتما فرانت من بعد از اینکه گی هون دائه هو رو کش.ت فکر کرد که گی هون تغییر کرده و می‌تونه کسایی که قراره خودش و بچه رو حذف کنن و به راحتی بکش.ه ولی گیهون اینکارو نکرد اون مهربون تر از این حرف ها بود و اگه این کارو می‌کرد عذاب وجدانش اونو زنده نمیزاشت

به این ترتیب بازی اخر یعنی ماهی مرکب آسمونی شروع و شد و پایان این بازی مثل پایان ماهی مرکب زمینی فصل یک خوش نبود بخش عمده ی انتقادات وارده به سیزن سوم این سریال مربوط به همین پایان تلخشه و همون طور که میدونیم راه های راحت و زیادی برای خوش بودن پایان این سریال وجود داشت که راحت ترینش زدن اون دکمه ی لام.ص.ب شروع بازی بود پس اگه برای کارگردان تحویل دادن یه پایان خوش به بیننده ها اینقدر راحت بود پس چرا این کارو نکرد؟ کارگردان در این مورد میگه که ظاهراً قرار بوده که گی هون زنده بمونه و حتی چند نفر دیگه هم زنده بمونن ولی ترجیح داده که همچین پایانی برای سریالش در نظر بگیره یعنی یه پایان تلخ و باشکوه برای یک به نوعی اسطوره و جمله ی ما اسب نیستیم انسانیم! و بچه ی شماره ی 222 در واقع نماد نسل جدیده یعنی یه جورایی میخواست اهمیت نسل جدید برای اینده و پیشرفت کشور و اینجور چیزا رو بگه برای همین گی هون خودشو فدای نسل جدید کرد

و اینگونه شد که سریالی که سه سال باهاش زندگی کردیم برای همیشه تموم شد