

خواهران و برادران پونسی هرگز بزرگ شدن همدیگر را در دنیایی به جز نارنیا ندیدند ! در واقع در جلد هفتم ( آخر ) لوسی ، ادموند و پیتر در تصادف قطار جون خودشون رو از دست می دن و به نارنیا می رن ، اما سوزان که دیگه به نارنیا باور نداشته همراهشون نمیاد ، نویسنده قصد داشته که داستانی برای ادامه بنویسه که سوزان برای نجات خواهر و برادرانش به نارنیا میره اما متاسفانه فوت می کنه و نارنیا ناخواسته با پایانی تلخ تموم میشه .

یه داستان دلنشینی هست که میگه چشمه های بی پایان و زیبایی که در جلد اول مجموعه ( خواهرزاده جادوگر ) پیدا میشه و یکی از چشمه ها به نارنیا میرسه در واقع چشمه هایی هستن که هرکدوم به دنیای متفاوتی از کتاب ها راه دارن و یکی از چشمه ها هم ما رو به هاگوارتز و سرزمین میانه می برن ...

سوالی که فقط خواننده های کل مجموعه جوابشو می دونن ! چرا کمد به نارنیا راه داشت ؟ در کتاب ها توضیح داده میشه که چوب کمد از درختی بوده که در زیر اون دو انگشتر جادویی ( انگشترهایی که در خواهرزاده جادوگر پیدا میشه و به نارنیا راه داره ) خاک شده بوده و درخت جادوش رو به کمد منتقل کرده !!

لوسی در شاهزاده کاسپین اشاره می کنه که باید به اسلان اعتماد کنن و منتظرش بمونن ، بی توجهی به این دو مورد باعث اتفاقای بدی در قصر میشه و لوسی یادشون می ندازه و میگه : شاید یادتون رفته واقعا کی جلوی جادوگر سفید رو گرفت . که می خواد نشون بده بدون اسلان از پسش بر نمی اومدن ، همچنین در اخر فیلم سوم اسلان از لوسی و ادموند می خواد تا اونو در دنیای خودشون به اسم درستش بشناسن ، به نظر میاد که نویسنده می خواد بهمون بگه هر دنیا کسی رو داره که بدون اون هیچ کاری انجام نمیشه ، در این دنیا اسلانه و در دنیای ما خدا
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وقتشه دوباره بخونمش فکر کنم
من بعد از یک سال گذشتن از هر کتابی...
هعی...
مگه مردن؟؟؟
من یادم نیست چرا؟
من این سری رو حفظم یا بودم...😭😭😭
واقعیت جالب: جی. کی. رولینگ گفته هری پاتر رو از روی نارنیا نوشته
اره 😢
😭😭😭